سايت تخصصي اميرالمومنين ابوتراب | زیارت جامعه سايت تخصصي اميرالمومنين ابوتراب | زیارت جامعه آخرين مطالب Copyright (C) 2011 www.aboutorab.com - All Rights Reserved. fa-IR سايت تخصصي اميرالمومنين ابوتراب | زیارت جامعه images/logo.jpg images/logo.jpg دینت را ادا کرده ای؟ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1668 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1668 ذرّیّه به طور کلی در لغت، به نسل یک فرد اطلاق می گردد. رسول اكرم صلّی الله علیه و آله برترين موجود نظام هستي است كه برترين و كامل ترين دين را براي بشريت آورده و بيشترين تلاش را براي هدايت جامعه بشري كرده است. به گونه اي كه در ما سوي الله موجودي را نمي توان يافت كه مديون آن حضرت نباشد و احترام رسول اكرم صلّی الله علیه و آله بر او واجب نباشد. با توجه به دستور قرآن كريم به مودّت ذوي القربي که آن را اجر رسالت رسول گرامي صلّی الله علیه و آله قرار داده است: قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودّة في القربي[1] معلوم می گردد که ذرّيه ی رسول خدا صلّی الله علیه و... - 1391/11/15 هیچ جوری نمی توانی! http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1663 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1663 در مطلب قبلی تحت عنوان چطور خودم رو گول بزنم؟ از لحاظ کلامی-عقلی به ضرورت وجود وصی پس از پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله پرداخته شد. اکنون نگاهی به برخی احادیث و نقل های اهل تسنّن (و بعضاً شیعه) می اندازیم. چنانکه در مطلب پیشین بیان شد تعيين جانشین پیامبر -مانند تعیین خود پیامبر- باید تنها توسط خداوند متعال صورت پذیرد. همچنین با توجه به ترادف شئون وصی و نبی: 1. وصي به اموری چون تعليم وتبيين وحي و كتاب الهي، تلاش براي هدايت و تزكيه مردم، تلاش براي اجراي احكام دين و ... می پردازد. 2. در راستای تحقّق مورد بالا داشتن علم و آگاهي كافي از كتاب خدا و سنّت... - 1391/10/29 چطور خودم را گول بزنم؟ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1660 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1660 در اوّلین مطلب پیرامون این فراز از دید عقلی-کلامی به موضوع وصایت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نگاه می کنیم و در مطلب بعدی إن شاء الله با نگاهی روایی(از فریقین) به این موضوع خواهیم پرداخت. اوصياء (جمع وصي) از ماده وصي است. وصي به معناي وصل کردن یک چيز به چيز ديگر است.[1] مثلاً وصیت از همین ریشه به كلامي اطلاق میشود كه انسان با آن ميتواند بعد از مرگ نيز در مال خود تصرّف كند و به عبارتی تصرّف بعد از مرگ را به تصرّف زمان حيات متّصل كند.[2] البته واژه ی وصيّت به معنای سفارش و توصيه به معناي سفارش كردن نيز به کار میرود. آیا با ختم رسالت و نبوّت، تمام... - 1391/10/15 قرآن بدون امام؟! هرگز! http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1655 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1655 حملة (جمع حامل) اسم فاعل از حمل است. به طور کلّی می توان حمل و مشتقّات آن را چیزی را برداشتن، برعهده گرفتن، واجد بودن و دربرداشتن و یا قبول و پذیرش یک چیز[1] معنا کرد. كتاب مصدر ثلاثيّ مجرّد از ريشه ی كتب است. اصل لغت كتب به معناي تثبيت و تقرير چيزي با اسباب مناسب آن است؛ لذا کتاب یعنی چیزی که مطالبی در آن ثبت است؛ امّا نه صرفاَ از نوع نوشتاری و مادی. قرآن كريم يكي از بارزترین مصادیق کتاب الله است(چنانکه در روایات بسیاری بدین نام خوانده شده است)، وليكن چه بسا منظور از کتاب الله در این فراز فراگیرتر از قرآن باشد. برای مثال خداوند متعال در آیه ی 64 سوره ی... - 1391/9/27 خدا سرّش را به که گفت؟ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1630 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1630 حفظة جمع حافظ، از ريشه ی حفظ است. حفظ یعنی نگهداري چيزي از ضايع شدن و تلف گشتن. سرّ (در مقابل اعلان) به چيزي گفته مي شود كه كتمان گردد. تأکید چندباره در متن همین زیارت با الفاظی چون حفظةً لسرّه، اختارکم لسرّه و فبحقّ من ائتَمَنَکم علی سرّه بر موضوع سرّ الهی، نشان از اهمّیّت فراوان این مبحث دارد. اسرار خاصّ خداوندی دو دسته اند: بخشی از آن ها صرفاً نزد خدای متعال است و بخشی دیگر از میان مخلوقات تنها در اختيار بندگان شايسته قرار گرفته به طوری که اهل بيت علیهم السّلام بيش از هر كسي از اين علوم و اسرار بهره مند شده اند. او چه کسی است؟ 1. فردی که... - 1391/9/3 کارگران! مشغول کار باشید! http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1579 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1579 عَدن، یعنی استقرار و ثبات. معدن محلّ رویش و اصل هر چیزی است و حکایت از مقدار بی پایان دارد. حكمت از ريشه ي حكم به معناي منع از چيزي است. حِكمت نيز به چيزي گفته مي شود كه انسان را از جهل باز دارد.[1] هر چند حكمت مترادف با فلسفه به كار مي رود، ليكن در اصطلاح قرآن و روايات، بر علومي اطلاق مي شود كه استدلالي، برهاني و خدشه ناپذير باشد و در سعادت بشر نقش بنيادين و اساسي ايفا كند. (لذا فلاسفه حکیم اصطلاحي هستند چرا كه هیچگاه از خطا مصونیت ندارند و اختلاف نظرشان با هم نشان می دهد که لااقل یکی از آن ها خطا کرده اند.) در نتیجه باید معنای حکمت را به درستی درک... - 1391/8/9 چرا زندگی هایمان بی برکت است؟ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1549 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1549 مساكن جمع مسكن از ريشه ی سكن است که بر آرامش و قرار (در مقابل اضطراب و حركت) دلالت ميكند.[1] معناي واژه بركت قبلاً گذشت و گفته شد كه اين واژه بر دوام، بقا و عدم زوال دلالت مي كند.[2] با توجّه به اينکه امور مادّي، تمام شده و دوام و بقایی ندارند، واژه ی بركت غالباً در امور معنوي استعمال مي شود و می توان آن را مترادف خیر زیاد و باقی دانست. هر نعمتي كه خداوند به كسي داده است، اعمّ از مال، فرزند، علم و...، هم می تواند خير و بركت داشته باشد و هم نداشته باشد. مثلاً سرمايه ی فوق العاده زیاد قارون[3] یا دانش فراوان ابوجهل[4] برایشان برکتی داشت؟! اکنون به نیکی از آنان... - 1391/7/19 پس چه کنیم؟ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1523 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1523 محالّ جمع محلّ، از ريشه حلّ به معناي گشودن است که در معناي نَزَلَ هم به کار می رود؛ مثلاً، محلّ و محلّه به معناي مكاني است كه جمعيّتي در آن نزول مي کنند و در آنجا مستقر می شوند. معرفت (از مصدر عَرَفَ) به معناي اطّلاع يافتن از چيزي و علم پيدا كردن به خصوصيّات و آثار آن است. تفاوت علم و معرفت در اين است كه اگر شيء معلوم و مورد نظر، به ذهن انسان بيايد و با يكي از حواس پنجگانه ادراك شود، معمولاً واژه ی علم به كار می رود؛ لذا علم به خدا گفته نمی شود. امّا معرفت يعني تميز دادن چیزی از غير خودش؛ پس معرفت به خدا معنا دارد. معرفت الهی نه ساده است و نه به سادگی... - 1391/7/1 بهانه نیاور! http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1483 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1483 حجج جمع حجّت، از ریشه ی حجّ به معنای دلیل و برهان است که هر یک از دو طرف دعوا برای اثبات مدّعای خویش، بدان احتجاج می کند. حجّت واقعی، همراه با حق و صدق است و هرگز دروغگو، حجّت نخواهد داشت؛ چنان که امیرمؤمنان علیه السّلام فرمودند: واى به حال كسى كه آفريننده را انكار، و تدبير كننده را باور نداشته باشد. ...اينان براى مدّعاى باطل خود دليلى ندارند[1] و اگر چیزی به گمان تبهکاران، حجّت تلقّی شود، بطلان آن سرانجام در صحنه ی حقیقت آشکار خواهد شد: پس چه بسيار حجّت و دليلى كه آن روز باطل و نادرست گردد[2] گاهی چیز باطل و کذب نیز مصداق عنوان حجّت قرار می گیرد و منشأ... - 1391/6/19 صدای خدا را می شنوی؟ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1454 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1454 دعوة از ریشه ی دَعَوَ به معنای دعوت کردن و خواندن است. حُسنی از ریشه ی حَسُنَ به هر چیزی که بهجت آور، مطلوب و نیکو باشد، اطلاق می گردد و در مقابل آن قبح، زشتی و بدی قرار دارد. ایّها النّاس! پیش به سوی خدا! اگر یک صفتی کاملاً در شخصی تجلّی داشته باشد، مصدر آن صفت را به فرد نسبت می دهند؛ مثلاً اگر فردی بسیار شجاع باشد، از او به شجاعت یاد می کنند. بر این مبنا ائمّه علیهم السّلام آینه ی تمام نمای دعوت مردم به سوی خداوند هستند. ایشان بهترین دعوت کنندگان برای خواندن ما به سوی حقّند؛ یعنی اگر تمام دعوت کنندگان الهی را از پیامبران، اوصیای آنان و... در نظر... - 1391/6/11