• جریش سکونی

موضوع: اصحاب

کلمات کليدي: جریش سکونی، اصحاب

جريش، از اصحاب اميرالمؤمنين عليه‏ السلام است که با حضرت در صفّين مجاهدت کرد. هم‏چنين وي شاعر بود و قصيده ‏اي نيز در جنگ صفّين سرود. از اشعار او پيداست که او مردي شجاع و دلاور بوده است، به چند بيت از اشعار او توجه کنيد.

معاويَ ما أفلت إلّا بجرعةٍ

من الموتِ رُعْباً تحسبَ الشمسُ کَوکبا

نجوتَ و قد أدميت بالسَّوط بطنَه

أزوماً علي فأس اللجام مُشذَّبا

فلا تکفُرَنْهُ و أعلمَن أنّ مثلَها

إلي جنبها ما دارک الجري أوکبا

فان تفخروا يا بَني بُدَيل و هاشمِ

فنحنُ قَتلنا ذا الکلاع و حوشبا^[1]

اي معاويه جز جرعه‏ اي از شرنگ مرگ ننوشيده‏ اي که از ترس، خورشيد تابان را چون ستاره ‏اي کوچک پنداري.

از مرگ رستي و با تازيانه شکم (مرکبت) را مجروح کردي و دهانه اسب بلند بالا را سخت کشيدي.

آن را کتمان مکن و يقين بدان که چنان واقعه‏ اي هماره در ياد تو خواهد ماند.

اگر شما افتخار مي‏ کنيد که دو فرزند بُديل را کشته ‏ايد ما نيز در مقابل ذوالکلاع و حَوشب را کشته‏ ايم.

زير گرد و غبار با شمشيرهاي خود در برابرشان پايداري کرديم و هر چيز جز پايداري مذلت ‏افزا بود.

________________________________________________________

پی نوشت:

 [1] وقعة صفّين، ص 401.

برگرفته از کتاب: اصحاب امام علی علیه السلام

به قلم: اصغر ناظم زاده قمی

نوشته شده توسط گروه اصحاب در روز دوشنبه 1391/1/7 ساعت 24:27

من این مطلب را پسندیدم