• محدث نوری
موضوع: معرفی علما
کلمات کليدي: محدث نوری، محدث نوری
ميرزا حسين نورى در 18 شوال سال 1254 هجرى در روستاى يالو از روستاهاى اطراف شهرستان نور در استان مازندران چشم به دنيا گشود.
كودكى
هنوز هشت سال او تمام نشده بود كه غبار يتيمى بر چهره او نقش بست و پدر بزرگوار خود را كه از علماى آن سامان بود از دست داد. حسين در خانوادهاى اهل علم به دنيا آمده بود، لذا علاقهاى وافر به علم و دانش و سلسله جليل روحانيت داشت. از همان كودكى به درس فقيه بزرگ آن ديار، مولى محمد على محلاتى رفت و علم و دانش را از محضر آن عالم بزرگ فرا گرفت.
دوران جوانى
ميرزا حسين نورى در آغاز جوانى به شهر تهران سفر كرد و در مجلس درس عالم جليل، شيخ عبدالرحيم بروجردى حاضر شد.
مسافرت ها
علامه نورى در سال 1273 هجرى يعنى در 19 سالگى عازم نجف اشرف شد. او كه رونق علم و دانش را در آن شهر ديده بود تصميم به اقامت در حوزه علميه بزرگ نجف گرفت تا از مجلس علماى بزرگ آن حوزه نيز بهرهمند گردد. او چهار سال در آن شهر ماند و پس از آن به ايران بازگشت.
محدث نورى كه تشنه علوم و معارف دینی بود و حوزه علميه بزرگ و پر رونق نجف و كربلا را در آن زمان ديده بود يكسال بيشتر نتوانست در ايران باقى بماند و در سال 1278 هجرى دوباره به عراق بازگشت.
وى به محضر درس عالم بزرگ شيخ عبد الحسين تهرانى مشهور به شيخ العراقين در شهر كربلاى معلا رفت و بعد از آن به دنبال استاد به شهر كاظمين سفر كرد و دو سال در آنجا ماند.
محدث نورى در سال 1280 هجرى در 26 سالگى به حج مشرف شد. سپس به نجف اشرف بازگشت و در درس دانشمند فرزانه، شيخ مرتضى انصارى حاضر شد، اما چند ماهى بيش فرصت استفاده از آن عالم بزرگ را نيافت چرا كه شيخ انصارى در سال 1281 هجرى وفات يافت. محدث نورى در سال 1284 به قصد زيارت امام رضا عليهالسلامعازم مشهد مقدس شد و به ايران آمد. دو سال بعد در سال 1286 به عراق بازگشت كه در آن سال استاد بزرگش شيخ عبد الحسين تهرانى نيز وفات كرد.
شيخ عبد الحسين تهرانى اولين كسى بود كه به محدث نورى اجازه روايت داده بود.
محدث نورى پس از آن، دوباره به زيارت خانه خدا رفت و بعد از بازگشت به عراق، پاى درس ميرزاى شيرازى حاضر شد. چون ميرزاى شيرازى در سال 1291 به سامرا مهاجرت كرد و قصد اقامت در آن شهر نمود محدث نورى نيز در سال بعد همراه ديگر استادش فتح على سلطان آبادى و دامادش شيخ فضل الله نورى به سامرا مهاجرت كرد تا از محضر استاد خود ميرزاى شيرازى بهره برد.
بعد از آن دوباره توفيق زيارت خانه خدا را یافت و سپس در سال 1297 مجددا به زيارتامام رضا عليهالسلام در مشهد مقدس مشرف شد. در سال 1299 نيز براى چهارمين و آخرين بار به زيارت خانه خدا رفت و بعد از آن به سامرا بازگشت و تا سال 1312 در آن شهر باقى ماند و ملازم استاد خود ميرزاى شيرازى شد.
محدث نورى در سال 1314، دو سال پس از وفات ميرزاى شيرازى، به نجف اشرف بازگشت و تا آخر عمر در آن شهر ماند.
برنامه زندگى
محدث نورى پيوسته ملتزم به وظايف شرعى بود و براى هر ساعتى از شبانه روز برنامهاى داشت كه از آن تخلف نمىكرد.
شاگردش آقا بزرگ تهرانى برنامه زندگى وى در نجف اشرف را اين گونه بيان مىفرمايد:
زمان نوشتن وى بعد از نماز عصر تا هنگام غروب بود و زمان مطالعه وى بعد از نماز عشا تا هنگام خواب بود.
او هميشه با وضو مىخوابيد و شبها هم كم مىخوابيد. دو ساعت قبل از طلوع فجر بيدار مىشد و وضو مىگرفت. يك ساعت قبل از طلوع فجر به حرم حضرت امير مؤمنان على عليهالسلام مشرف مىشد و اين برنامه در زمستان و تابستان ادامه داشت.
او پشت «در قبله» مىرفت و نماز شب مىخواند تا سيد داود نائب، كليد دار حرم، مىآمد و در را باز مىكرد و محدث نورى اولين كسى بود كه وارد حرم مىشد. او به سيد داود در روشن كردن چراغهاى حرم كمك مىكرد آنگاه بالاى سر ضريح حضرت مىايستاد و زيارت مىخواند. بعد از طلوع فجر نماز صبح را به جماعت اقامه مىكرد و تا هنگام طلوع خورشيد به تعقيبات نماز و دعا مىپرداخت.
بعد از آن به كتابخانه بزرگ خود مىرفت. آن كتابخانه شامل هزاران جلد كتاب نفيس و نسخههاى خطى ارزشمند و گرانبها و كم نظير و يا منحصر به فرد بود. او به جز به هنگام ضرورت از كتابخانه خارج نمىشد.
بعد از ساعتى برخى از شاگردانش مانند علامه شيخ على بن ابراهيم قمىو شيخ عباس قمى، صاحب مفاتيح الجنان و مولى محمد تقى قمى براى تصحيح و مقابله و نگارش و يا نسخه بردارى به كمك او مىآمدند.
بعد از پايان كار كمى غذا مىخورد و استراحت مىكرد و بعد، نماز ظهر را در اول وقت مىخواند و بعد از نماز عصر، دوباره همان برنامه را ادامه مىداد.
روزهاى جمعه برنامه او تغيير مىكرد. صبحها بعد از آنكه از حرم باز مىگشت به مطالعه براى منبر مىپرداخت و يكساعت بعد از طلوع خورشيد به مجلس عمومى خود مىرفت و سخنانى مىكرد. او سعى بر آن داشت تا هر چه بالاى منبر مىگويد يقينى باشد. بعد از مجلس به مستحبات روز جمعه مىپرداخت. عصر روز جمعه هم چيزى نمىنوشت و به حرم مىرفت و مشغول انجام زيارت و دعاهاى وارده مىشد و اين برنامه ايشان تا هنگام وفات ادامه داشت.
زيارت امام حسين علیه السلام
يكى از سنتهايى كه در زمان شيخ انصارى رواج داشت زيارت امام حسين علیه السلام با پاى پياده بود. بسيارى از بزرگان و علما با پاى پياده به زيارت كربلا مىرفتند ؛ اما اين سنت در زمان محدث نورى به فراموشى سپرده شده بود و از علائم فقر و ندارى به شمار مىآمد. با عزم و همت محدث نورى اين سنت نيز دوباره زنده شد. او چارپايانى را براى حمل بار كرايه مىكرد و با پاى پياده با ياران و شاگردان خود به زيارت امام حسين علیه السلام مىرفت. اين كار آنها بسيار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعيت فراوانى به آنها ملحق شدند كه گاهى تعداد خيمههاى آنها به بيش از 30 خيمه بيست تا سى نفره مىرسيد.
اساتيد
محدث نورى از محضر درس علماى بزرگى بهره برده مانند: شيخ عبد الحسين تهرانى،شيخ مرتضى انصارى و ميرزاى شيرازى
شاگردان
علماى بزرگى نيز از محضر درس او بهره بردهاند از جمله:
شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان، آقا بزرگ تهرانى صاحب كتاب ارزشمندالذريعه، علامه شيخ على بن ابراهيم قمى
تأليفات
محدث نورى داراى تأليفات بسیار و ارزشمندى است كه مستدرك الوسائل، مشهورترين و بزرگترين آنهاست. وى در این کتاب با جمع آورى بيش از 23 هزار روايت كه در وسائل الشيعه شيخ حر عاملى نيامده، مجموعهاى گرانبها و ارزشمند براى شيعه و جهان اسلام به يادگار نهاده است.
وفات
آخرين زيارت كربلاى محدث نورى در سال 1319 هجرى بود. آن سال را سال حج اكبر مىناميدند. در آن سال عيد نوروز و جمعه و عيد قربان مصادف شده بود و جمعيت فراوانى به حج رفته بودند. در آن سال در شهر مكه بيمارى وبا افتاد و جمع زيادى هلاك شدند. محدث نورى در مسير برگشت از كربلا به نجف، هميشه سواره برمىگشت، اما در آن سال به درخواست يكى از دوستان تصميم به پياده برگشتن گرفت. بر اثر گرماى شديد غذاى آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نورى بعد از آن حادثه سخت بيمار شده و بعد از برگشتن به نجف در شب چهارشنبه 27 جمادى الثانيه سال 1320 هجرى جان به جان آفرين تسليم نمود.
بعد از انتشار خبر فوت محدث نورى شهر نجف يكپارچه عزادار شد و جمع عظيمى از مردم و علماى بزرگ به تشييع جنازه او حاضر شدند و بدن شريفش را در صحن مطهر حرم حضرت امير مؤمنان على عليهالسلام در باب قبله دفن نمودند.
از وقايع عجيب پيرامون اين مرد بزرگ آنكه:
زمانيكه پس از 7 سال همسر محدث نورى وفات نمود و خواستند او را در كنار شوهرش دفن كنند، بدن محدث نورى نمايان شد و همه ديدند كه بدن شريف او صحيح و سالم است گويا ساعتى بيش نيست كه به خوابى آرام فرو رفته است.
نوشته شده توسط گروه معرفی علما در روز پنجشنبه 1390/7/14 ساعت 15:39
من این مطلب را پسندیدم
|