• دو مادر و يك فرزند!

موضوع: قضاوت

کلمات کليدي: قضاوت، مادر، فرزند

در زمان خلافت خليفه دوم دو زن بر سر كودكى نزاع مى كردند و هر كدام او را فرزند خود مى خواندند؛ نزاع به نزد خليفه بردند، اما وي نتوانست مشكلشان را حل كند؛ از اين رو خليفه دست به دامان اميرالمومنين علي بن ابيطالب عليه السلام گرديد.

اميرالمومنين عليه السلام ابتدا آن دو زن را فراخوانده و آنان را موعظه و نصيحت فرمودند؛ ليكن اين كار سودى نبخشيد و ايشان همچنان به مشاجره خود ادامه مى دادند.

اميرالمومنين عليه السلام دستور داد ارّه اى بياورند، در اين موقع آن دو زن گفتند: يا اميرالمومنين؛ مى خواهى با اين ارّه چه كنى؟

اميرالمومنين عليه السلام فرمود: مى خواهم فرزند را دو نصف كنم و به هر كدامتان يك نصف آن را بدهم! با شنيدن اين سخن يكى از دو زن ساكت ماند، ولى ديگري فرياد زد: «خدا را خدا را، يا اباالحسن! اگر حكم كودك اين است كه بايد دو نيم شود من از حق خودم صرف نظر كردم و راضى نمى شوم عزيزم كشته شود».

آنگاه اميرالمومنين عليه السلام به اين زن فرمود: الله اكبر، اين كودك پسر توست در حالي كه اگر پسر آن ديگرى مى بود او نيز به حال اين كودك ‍رحم مى كرد و بدين عمل -دو نيم كردن فرزند- راضى نمى شد.

در اين موقع آن زن ديگر هم اقرار به حق نموده و به دروغ خود اعتراف كرد.

--------------------------

منبع: كتاب قضاوتهاي اميرالمومنين عليه السلام

نوشته: آيت الله شيخ محمد تقي تستري

نوشته شده توسط مجيدي در روز يکشنبه 1390/8/29 ساعت 17:25

من این مطلب را پسندیدم