• زنده کردن چهار پرنده

موضوع: ارتباط با حیوانات

کلمات کليدي: باز، جوجه تیغی، طاووس، قرقی، کلاغ

سلمان فارسی می فرماید:

روزی نزد مولایم امام علی علیه السلام  در زمین بی آب و علفی نشسته بودم. یکباره جوجه تیغی از پیش ما گذشت، وقتی حضرت او را دیدند به او فرمودند : چند سال است در این صحرا زندگی می کنی؟ آب و غذایت را چگونه تهیه می کنی؟ به اذن خداوند جوجه تیغی به زبان عربی لب به سخن گشود : ای مولای من! من چهارصد سال است که در این صحرا زندگی می کنم و آب و غذایم را خداوند برایم می فرستد با این شرط که وقتی گرسنه شدم بر شما و اهل بیت صلوات بفرستم و اگر تشنه شدم بر دشمنان شما و اهل بیت لعنت بفرستم آنگاه خداوند تشنگی و گرسنگی ام را با فرستادن آب و غذا برطرف می کند. سلمان می گوید: با تعجب پرسیدم چگونه با جوجه تیغی صحبت نمودید؟ امام علی علیه السلام  فرمودند: حالا به تو عجیب تر از آن را نشان می دهم پس رو به آسمان نموده و فرمودند: ای طاووس، ای قرقی، ای باز و ای کلاغ پایین بیایید. سپس هر چهار پرنده به دستور ایشان پایین آمدند. ایشان به من فرمودند: ای سلمان! سر آنها را بزن و پرهایشان را بکن و سپس آنها را تکه تکه کن و سپس گوشت هایشان را با هم مخلوط کن.

پس من نیز چنین کردم. من در کار ایشان به شک افتادم. پس حضرت رو به من کردند و فرمودند: چه چیزی با خود می گویی؟ آیا به کار ما شک کرده ای؟ عرض کردم: بله! این پرندگان چه گناهی داشتند که من این کار را با آنها کردم. ایشان فرمودند: دوست داری آنها را دوباره زنده کنم؟ عرض کردم : کار بسیار دشواری است. پس ایشان چیزی را زیر لب زمزمه کردم که مفهومش را نمی دانستم. یکباره دیدم آن پرندگان به اذن خداوند پرواز کردند. سپس رو به مولایم کردم و گفتم: این کار خیلی عظیم است.

امام به من فرمودند: ای سلمان! از امر خدای تبارک و تعالی تعجب نکن، همانا خداوند بر همه چیز قادر است و هرچه دوست دارد انجام می دهد ( فعّالٌ لما یُرید ) سلمان مواظب باش! هرگز به کاری که انجام دادم شک نکنی، زیرا من بنده خدا هستم، دستورم دستور اوست و نهی من نیز نهی اوست و قدرت و قوّتم نیز همگی از آن اوست.

 منبع : پانصد و چهل و شش فضائل و کرامات از امام علی (ع)

نوشته شده توسط Ehsan در روز سه شنبه 1391/5/3 ساعت 15:23

من این مطلب را پسندیدم