• هفتاد فضیلت(بخش هشتم)
موضوع: ارتباط با پیامبر
کلمات کليدي: ابوتراب، پیامبر، حب علی
نفرین بر کشنده ی شما،
نفرین بر کسانی که تحمل فضائل شما را ندارند،
نفرین بر کسانی که حق شما را غصب کردند.
یکی از یاران از امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام نقل میکند که حضرت فرمودند:
«به یاد دارندگان از یاران پیامبر، حضرت محمّد صلی الله علیه وآله، میدانند که در بینشان صاحب فضیلتی نیست، جز آن که من در آن فضیلت، سهیم و برترم و من، هفتاد فضیلت دارم که هیچ کدامشان در آنها شریک نیستند».
گفتم:ای امیر مؤمنان! مرا از این فضایل، خبر ده.
فرمود:
...
و امّا سی و ششم، من از پیامبر خدا شنیدم که میفرمود:"نفرین بر کشنده تو! او بدبختتر از ثمود و پی کُننده ناقه بود و عرش خداوند، به دلیل کشته شدن تو به لرزه درمیآید. بشارت باد بر تو - ای علی - که تو از جمله صدّیقان، شهیدان و صالحانی ".
و امّا سی و هفتم، خداوند متعال از بین اصحاب محمّد صلی الله علیه وآله مرا به دانش ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاصّ و عام، ویژه ساخت. این چیزی است که خداوند به من و به پیامبرش به این خاطر، منّت نهاد و پیامبر خدا به من فرمود:" ای علی! خداوند عزوجل به من فرمان داده که تو را نزدیک سازم و دور نکنم، آموزشت دهم و از تو روی نگردانم، و بر من لازم است که پروردگارم را فرمان ببرم و بر تو لازم است که آن را فراگیری ".
و امّا سی و هشتم، پیامبر خدا مرا به جنگی اعزام کرد و برایم دعاها کرد و بر آنچه که بعداً پیش خواهد آمد، آگاهم ساخت. یکی از اصحابش به این خاطر، غمگین شد و گفت:اگر محمّد صلی الله علیه وآله توانمند بود که پسر عمویش را پیامبر قرار دهد، این کار را می کرد. خداوند متعال به زبان پیامبرش مرا از آن، مطّلع کرد.
و امّا سی و نهم، از پیامبر خدا شنیدم که میفرمود:" دروغ میگوید آن که علی را دشمن میدارد و می پندارد که مرا دوست دارد. دوستی من و دوستی او، جز در دل مؤمن، جمع نمیگردد. ای علی! خداوند عزوجل دوستداران من و تو را در آغازِ گروه پیشتازان به بهشت قرار داده است و دشمنان من و تو را در اوّلِ گروه گمراهان از امّتم قرار داده که وارد دوزخ می شوند ".
و امّا چهلم، پیامبر خدا در جنگی مرا به سوی چاهی فرستاد. چاه، آب نداشت. من برگشتم و به او خبر دادم. فرمود:" آیا در چاه، گِل وجود دارد؟ ". گفتم:آری. فرمود:" کمی از آن برایم بیاور ". من مقداری گِل آوردم و کلماتی به آن خواند. آنگاه فرمود:" این را در چاه بینداز ". افکندم. ناگهان، آب جوشید و پیرامون چاه را فرا گرفت. پیشش آمدم و خبر دادم. به من فرمود:" ای علی! توفیق یافتی و به برکت تو آب جوشید " و این منقبت، ویژه من بود، نه اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله.[1]
-------------
[1] الخصال:1:572.
نوشته شده توسط گروه فضائل در روز شنبه 1391/12/19 ساعت 23:8
من این مطلب را پسندیدم
|