• جنگ بدر، ماه رمضان سال دوم هجری
موضوع: رمضان
کلمات کليدي: اولین غزوه، جنگ بدر، ذوالفقار، غزوات
جنگ بدر در سال دوم هجری جنگی تمام عیار میان مسلمانان و مشرکان بود و از آنجا که نخستین آرایش نظامی بین طرفین به شمار می رفت، پیروزی در آن برای هریک از طرفین بسیار مهم بود.
جنگ از کجا شروع شد؟
قضیه از آن جا شروع شد که مسلمانان متوجه شدند کاروان قریش به سرپرستی ابوسفیان که دشمن دیرینه ی اسلام بود، از شام در حال بازگشت به مکه است. چون مسیر کاروان از نزدیکی های مدینه رد می شد، پیامبر صلی الله علیه و آله با سیصد و سیزده نفر از مهاجران و انصار به سوی منطقه بدر که مسیر عادی کاروان بود حرکت کردند تا با گرفتن اموال کفار، از فقری که برای مسلمانان هجرت کرده به مدینه به دلیل مصادره اموالشان توسط کفار به وجود آمده بود، بکاهند.
ابوسفیان از این مسئله مطلع شد و مسیر کاروان را تغییر داد و همزمان از سران قریش کمک طلبید. به دنبال درخواست او، هزار نفر از مردان جنگی قریش به سوی مدینه حرکت کردند تا این که در روز 17 رمضان در حالی دو لشکر رو در رو شدند که سپاه مشرکین سه برابر سپاه مسلمین بود.
شروع جنگ
در آغاز نبرد طبق رسم معمول سه نفر از هر لشکر نبرد تن به تن کردند. از لشکر مشرکین سه نفر به نام های عتبه (که پدر زن ابوسفیان و پدربزرگ معاویه بود)، شیبه (برادر عتبه) و ولید (فرزند عتبه) انتخاب شدند که به ترتیب هماوردانی از مسلمین چون عبیده بن حارث بن عبدالمطلب، حمزه بن عبدالمطلب و امیرمؤمنان علی ابن ابیطاب علیه السلام را در مقابل خود یافتند.
پس از مدتی نبرد امیرمؤمنان علیه السلام و حمزه رقیبشان را کشته و به کمک عبیده شتافتند و عتبه را هم از پای در آوردند. کیفیت نبرد آن ها هم این طور بود که بعد از آن که امیرمؤمنان علیه السّلام و حمزه به کمک آمدند، ابتدا چیزی نمانده بود که حمزه کشته شود، از طرفی به دلیل قد کشیده ی حمزه، امکان دسترسی امیرمؤمنان علیه السّلام به عتبه نبود، لذا ایشان از عمو خواست فورا گردن خود را کنار بکشد، تا این که عتبه نیز به هلاکت رسید.
شروع جنگ همگانی دو سپاه
بعد از پیروزی هر سه نفر نماینده مسلمین روحیه سپاهیان شرک کاهش یافت و سبب شد تا بعد از آغاز جنگ همگانی لشکر کفر شکست فاحشی را متحمل شوند، تا جایی که هفتاد نفر از آن ها اسیر شده و هفتاد نفر نیز کشته شدند.
درخشش امیرمؤمنان در میدان
طبق روایت شیعه و سنی سی و شش نفر[1] از کشته شدگان با ضربات مستقیم امیرمؤمنان علیه السّلام کشته شدند. البته این تنها بخشی از درخشش حضرت در این جنگ بود؛ چرا که در کنار جنگ واقعه مهم دیگری نیز روی داد. قضیه هم از این قرار بود که از آنجا که جنگ در ماه رمضان اتفاق می افتاد و مسلمین روزه بودند نیاز به آب نیز بیشتر وجود داشت؛ ولی چاه آب، عمیق و تاریکی مانع دید کافی بود. هم چنین به محض حرکت یک نفر این خطر وجود داشت که به سوی او تیراندازی شود. بنابراین هیچ کس تقاضای پیامبر صلی الله علیه و آله برای آب آوردن به جز امیرمؤمنان علیه السّلام اجابت نکرد. بعد از رفتن ایشان، در کنار این چاه بود که فرشتگان خدا برای درود به او درگروه بی شمار فرود آمده و ندای آسمانی لا سیف الا ذوالفقار لا فتی الا علی توسط جبرئیل طنین انداز شد که همگی آن را شنیدند... [2]
----------------------------------------------------
[1] فصلنامه ذکر ابوتراب، زمستان 90، ص 29
[2]با تصرف و تلخیص از کتاب امیرمومنان علی نوشته دکتر سید هادی ولایی
نوشته شده توسط گروه ویژه نامه در روز سه شنبه 1392/4/11 ساعت 25:26
من این مطلب را پسندیدم
|