• به صداقت آب و سخاوت خورشید
موضوع: مباهله
کلمات کليدي: آیه مباهله، مباهله، مسیحیان نجران، نفس پیامبر
مثل سحرگاهان پرندین بهار، سرشار از عطر رضوان، پیش روی نگاه ها طلوع می کردند؛ می آمدند، با آرامشی آسمانی تا تردید «کویر» را رنگ باور ببخشند و عظمت «بهار» را به حافظه ها بسپارند!
می آمدند امّا از سمتی که به خدا، خیلی نزدیک بود و این را درخشش جبینشان نشان می داد که در هاله ای از انوار ملایم ربّانی بود!
می آمدند، از سمت بهار، با منطق لطافت، مثل باران! با استدلال زلالی، مثل آب! با برهان عطوفت، مثل نسیم! با رسالت شکوفایی، مثل گل! با صداقت محبت، مثل آسمان! می آمدند تا در آیینه روزگار؛ مثل بهار، زیبایی، عشق و شکوه شکوفایی آنان را ناباوران به چشم خود تماشا کنند!
آسمان به خرامیدن نجیبشان می نازید و فرشتگان از خاک پایشان، سُرمه به «تبرّک» می بردند! شگفتا! شگفتا که خزان برای مقابله و «مباهله» با بهار، نازیبایی های پوسیدۀ خود را آراسته بود و می پنداشت که زرق و برق «صلیب»هایش، معجزه خواهد کرد! می پنداشت که دست های لرزان «ابوحارثه» را توانِ مباهله و مقابله با «سرور کاینات و اشرف مخلوقات، محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله خواهد بود!
می پنداشت که «عاقب» را یارای مواجهۀ با معجزات علوی مولا امیرمؤمنان هست!
می پنداشت که خداوند -جلّ جلاله- «عبد المسیح» را بر میوه های دل «زهرا علیها السّلام» ترجیح خواهد داد!
حاشا که خداوند برگزیدگان خویش را، معصومان «آل کساء علیهم السّلام» را تنها بگذارد! حاشا که خداوند به انتشار انوار خویش نپردازد! آن هم انوار جاودانۀ وجه اللّهی! آن هم انوار «آل عبا»!
آری! هیبت بهار، آیینۀ خودنمایی خزان زدگان را فروشکست و ترس و پریشانی، سراسر وجود کویریشان را فراگرفت!
آری اوست -جلّ جلاله- که گردنکشان را با شمشیر مولا علیه السّلام، جاهلان را با صبر پیامبر صلّی الله علیه و آله و خودبینان متحجّر را با انوار آل عبا ادب می آموزد تا راه به مکتب معرفت بیابند! چگونه می تواند خداوند -عزّ و جلّ- کسانی را فروگذارد که خود دربارۀ آنها فرموده است: «إِنَّما یُریدُ اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْت وَ یُطَهِّرَکُم تَطْهیرا»
چگونه می تواند کسانی را که شرافت نبوّت و امامت عنایت کرده است، در خطرات تنها گذارد و عظمتشان را به دیگران ننمایاند؟!
«نصارایِ» خودخواه «نجران» که خزانزدگی، وجودشان را گرفته بود، چنان جذب وجود بهاریِ «آل اللّه» شده بودند که راهی جز تواضع و ادب، در برابر انوار الهی نداشتند! تسلیم سروری که حکمش بر تمام موجودات عالم، از نباتات و جمادات و... جاری بوده و هست و اوصیای معصومش علیهم السّلام حُجج خداوند در آسمان و زمینند.
عطوفت و صبر مصطفوی پیامبر صلّی الله علیه و آله و پرهیز از نفرین آنان، صلابت بهارانه و رحمت کریمانۀ اهل بیت علیهم السّلام را به آن گروه خودخواه نصاری نشان داد و از رفتارشان پشیمان ساخت و سبب «هدایت» عده ای از آنان به جادۀ سبز «سعادت» شد!
-----------------------------------------------------------
سیّد علی اصغر موسوی
به نقل از www.hawzah.net (با تصرف)
نوشته شده توسط رفیق دوست در روز پنجشنبه 1392/8/2 ساعت 25:53
من این مطلب را پسندیدم
|