• مهبط الوحی
موضوع: زیارت جامعه
کلمات کليدي:
هبوط : به معنای فرود آمدن، یا از جایی به جای دیگر منتقل شدن است.
مهبط : یا مصدر میمی است، و یا اسم مکان از ماده هبط.
اگر مصدر باشد: به این معناست که این خاندان به خاطر کثرت هبوط و زیادی نزول فرشتگان به حضورشان، گویا نفس هبوط و نزول وحی و ملک هستند.
اگر اسم مکان باشد: یعنی جمعی که جایگاه محل فرود و نزول وحی الهی اند. {هبوط ملائک باید در مواضعی باشد که دارای شرافت باشند}
وحی : در لغت به معنای اشاره سریعه است که ممکن است به چند صورت انجام شود
1. به کلام است (بر سبیل رمز و تعریض)
2. به صورت مجرد از ترکیب
3. به اشاره (به وسیله جوارح)
4. به کتابت
بعضی گفته اند: وحی کلام مخفی است و از آن تعبیر به الهام هم شده است و حق آن است که وحی عبارت است از کلمه الاهیه که به انبیاء و اولیاء القاء می گردد.
نجوای الهی با امیرالمؤمنین علیه السلام در شیعه و سنّی روایت بسیار دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، فرمودند:
ما انا انتجیته و لکن الله انتجاه (مناقب ابن مغازلی 124: احادیث 162-166) + (اختصاص 199)
پیامبر فرمودند من با علی نجوا نکردم بلکه خدا با او نجوا نمود.
1- مهبط وحی بودن ائمّه علیه السّلام می تواند به اعتبار فرود وحی بر پیامبر (ص) در منازل اهل بیت باشد. (1)
2- اعتبار دیگر ، فرود وحی بر خود ائمّه علیه السّلام است. در شب قدر یا اوقات دیگر در غیر از احکام دینی و شریعت ،مانند اخبار غیبی و اگر برای آوردن شریعت باشد ممکن است تکرار احکام قبل باشد تا آنها را تاکید کرده و روشنتر نماید .
حتی اگر وحی نسبت به ائمه را تاسیسی (آمدن احکام) بگیریم در توضیح احکام می تواند باشد و شرح و تفصیل آنها و در مورد زمان ظهور و دوران ظهور ایشان داریم که در زمان حکومت به وحی الهی عمل می کنند (و یوحی الیه فیعمل بالوحی بامر الله )
3- طبق روایات ائمّه علیه السّلام سه گونه علم دارند : ماضی (بیان شده) ، غابر(نوشته شده) و حادث که برترین آن هاست . (2)
4- مهبط وحی به معنای محلی است که وحی بعد از نزول از مبدا ، در آن محل استقرار پیدا می کند .
5- وحی در لغت به هر گونه اعلام سریع و مخفیانه (غیر علنی) گفته می شود . لذا فهم آن مخصوص مخاطبان آن خواهد بود و بس .
مراد از وحی می تواند وحی تسدیدی (وحیی که تشریع ندارد) ، اخبار غیبی و امثال آن باشد که بر همه ی معصومان علیهم السّلام نازل می شود .
6- نزول در شب قدر آنقدر زیاد است که تعبیر طواف از آن شده است . (3)
7- از این دو فراز شأن خزان العلم بودن نیز به دست می آید .
8- وحی یک اشاره و القا مخفی است در لغت.گاهی می توان با یک اشاره مفهوم مبسوطی را به مخاطب منتقل کرد که بقیه ی افراد از مضمون آن مطلع نشوند .
9- ما چگونگی وحی بر پیامبران را نمی دانیم و فقط می دانیم مخفیانه است .
نتیجه می گیریم که در لسان قرآن ، وحی لزوما به وحی تشریعی که به انبیا می شود اطلاق نمی شود .
10- انواع وحی در قرآن :
1. آنچه بر انبیا نازل می شود (عنکبوت۴۵)
2. القای امر فطری و غریزی حیوانات (نحل۶۸)
3. نفحات رحمانی ( قصص۷)
4. نفثات شیطانی (انعام ۱۲۱)
5. اشارات رمزی (مریم ۱۱ )
مقدار وحی و کیفیت نزول آن بسته به مقام نبی متفاوت است .
" فاوحی الی عبده ما اوحی " (4)
که وحی مشافهة ( بدون واسطه ) مخصوص پیامبر صلّی الله علیه وآله است.
مهبط وحی بودن ائمّه علیه السّلام چه می شود ؟
طبق روایتی (5)، جبرئیل در آخرین لحظات عمر پیامبر صلّی الله علیه وآله به ایشان عرض کرد که حالا آخرین نزول من به دنیاست.
۱- نزول وحی مخصوص جبرئیل نیست .
2- منظور جبرئیل این بوده که برای وحی تشریعی دیگر نمی آید.
(ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوة و الانباء و أخبار السماء (6) )
این که ملائکه علومی را به ائمّه علیه السّلام تعلیم می کنند یا اخبار می دهند ، نشان از مقام بالاتر ایشان نیست زیرا :
۱- ملائکه حامل خبرند و فهم و تحلیل آن به عهده ی امام علیه السّلام است و خبر دادن هدهد به حضرت سلیمان علیه السّلام ، دلیل برتری برای وی را ندارد .
( ربّ حامل فقه الی من هو افقه منه (7) )
۲- هر فیضی از جانب خدا به واسطه ی انسان های کامل (ائمّه علیه السّلام) نازل می شود . لذا فرشتگان از جنبه ی لاهوتی (صورت ملکوتی) ائمّه علیه السّلام علوم را می گیرند و به جنبه ی ناسوتی (صورت دنیوی) ایشان تحویل می دهند.
- انسان کامل می تواند به اذن خدا با اراده ی خود فرشته ای را خلق کند ، او را نازل کند و ... و لذا فرشته ی وحی شأنی از شؤون انسان کامل است .
- مهبط و جایگاه هر نوع وحی در عالم ایشان هستند .
- تنها جایی که شأن دریافت پیام و چیزی را از خدا دارد ، قلوب ائمّه علیه السّلام است .
- اگر قرار است اینجا آموزشگاه انبیا باشد ، مهبط وحی هم هست .
- ولایت الهیه به ولی الله به اراده ی خدا تحقق می یابد .یعنی هر آنچه که قرار است از آسمان به زمین بیاید ، به اینجا وارد می شود به جعل خدایی ، از جمله وحی .
- تعابیر وعاء مشیت الهی ، باب الله ، بکم ینفس الهم و ... در اینجا مطرح می شود .
- استفاده از سوره ی قدر برای احتجاج به امامت مفید است.( تَنَزَّلُ از آیه "تنزل الملائکة و الرّوح" مضارع است .حال ملائکه بر چه کسی نازل می شوند ؟)
- هر شب قدر ، قرآن به امام علیه السّلام نازل می شود و همی علوم در قرآن است. لذا به نوعی مهبط وحیند.
- شباهت پیامبر با ما فقط در برخی جنبه های بشریت است و الا تفاوت ایشان از حیث خلقت ودریافت وحی با ما قابل بیان نیست .
- حضرت زهرا سلام الله علیها به صرف شباهت هایی بشری نباید با بقیه ی زنان مقایسه شوند ! (حوراء انسیة لیست کنساء الآدمیین)
- وحی به انبیا هم از نزد ائمه علیه السّلام می آید و لذا ایشان اختصاص به زمان بعد از پیامبر (ص) ندارند .
- لازمه ی دریافت وحی نبی بودن نیست .(اری نور الوحی ...انک تسمع ما اسمع و ...) (8)
- در شئون مربوط به وحی ، حضرت صدیقه ی طاهره (س) ، جایگاه بسیار ویژه ای دارند .
- الزاما ً قرار نیست پیامبر(ص) و ائمّه علیه السّلام به زمین بیایند بلکه آنها نبی پرورند.اینکه خود به زمین آمده اند از نعمت های بسیار بزرگ است .
- آیا کسی غیر از حضرت علی علیه السّلام می تواند وحی را پس از پیامبر (ص) جمع کند ؟ اصلا تواناییش را کسی دارد ؟
- در قرآن وحی در مورد القائات شیطانی نیز به کار رفته است .(انعام ۱۲۱)
- لذا اگر چیزی به دل ما افتاد برای تشخیص درستی آن باید آن را با مسلمات دینی تطبیق دهیم .
- داشتن قدرتهای غیر عادی مثل غیبگویی و ... می تواند به مدد شیطان باشد و ربطی به زلال وحی ندارد .
خداوند به برکت وجود ما در صلب آدم ایشان را امر به سجده بر آدم کرد
1- کافی ، ج ۱ ، کتاب الحجة ، باب انّ المستقی العلم من بیت آل محمّد (ع) ، رقم ۱و ۲ ص ۳۹۸
2- کافی ، ج ۱ ، باب جهات علوم ائمّه (ع) ، رقم ۱ تا ۳ ، ص ۲۶۴
3- نور الثقلین ، ۵ ، ص ۶۳۹ ، ح ۱۰۵
4- نجم ۱۰
5- بحار ، ۲۲ ، ۵۲۲ و ۵۲۹
6- نهج البلاغه ، خطبه ی ۲۳۵
7- کافی ، ۱ ، ۴۰۳
8- نهج البلاغه ، خطبه ی ۱۹۲ نوشته شده توسط گروه زیارت جامعه در روز پنجشنبه 1390/3/19 ساعت 12:13
من این مطلب را پسندیدم
|