به سایت تخصصی امیرالمومنین امام علی علیه السلام - ابوتراب - خوش آمدید. امیدواریم بتوانیم تحت توجهات آن حضرت در خدمت دوستان ایشان باشیم ... به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند ... به آسمان رود و کار آفتاب کند
. . .
   

 

 

 

شرح لقب

 

 

• توصیف متقین از زبان امیرالمومنین

موضوع: صفات شیعیان

کلمات کليدي: توصیه ها، وصف، مومنین، اداء

 

امام صادق عليهم السّلام فرمود:

مردى از اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام به نام همّام- كه اهل عبادت بود- برخاست و به على عليه السّلام عرض كرد: يا امير المؤمنين، متّقين را به گونه‏اى برايم وصف كن كه گويى آنان را مى‏بينم. حضرت در پاسخ او [اندكى‏] درنگ كرد و سپس فرمود: واى بر تو اى همّام! از خدا بترس و نيكوكار باش، زيرا خدا با كسانى است كه تقوى پيشه می کنند و نيكو كارند.

همّام گفت: يا امير المؤمنين، به حقّ آن كسى كه تو را با ويژگيهاى خاصّش گرامى داشته و با عطاهايش، برترى داده است، از تو مى‏خواهم آنها (متّقين) را برايم وصف فرمايى.

در اين هنگام امير المؤمنين عليه السّلام برخاست، حمد و ثناى الهى را بجا آورد و بررسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت آن حضرت عليهم السّلام درود فرستاد و در ادامه فرمود:

اما بعد [از حمد خدا و صلوات بر پيامبر و اهل بيت گرامى آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم‏]، خداوند سبحان، جهانيان را در حالى آفريد كه از طاعتشان بى‏نياز و از نافرمانیشان در امان بود، زيرا نافرمانى عصيانگران به او زيان نمى‏رساند و فرمانبردارى اطاعت‏كنندگان به او سودى نمى‏بخشد. روزى آنها را بينشان تقسيم كرد و در دنيا، هر كدام را در جايى كه در خور اوست قرار داد.

همانا خداوند، آدم و حوّا را به خاطر كارى كه انجام دادند، عقوبت فرمود و از بهشت بيرونشان كرد، زيرا آن دو را [از نزديك شدن به درخت] نهى كرد، ولى با او مخالفت كردند و از اجراى فرمانش سرپيچى نمودند.

امّا پرهيزكاران، در دنيا صاحبان فضيلتند. گفتارشان از روى راستى است، پوشاكشان ميانه روى و رفتارشان تواضع و فروتنى است. با اطاعت و فرمانبردارى براى خدا خضوع كردند، پس مبهوت [جمال او] شدند، از آنچه خدا بر آنها حرام كرده است، چشم پوشيده‏اند و به شنيدن علمى كه برايشان سودمند است گوش فرا داده‏اند.

در سختى و گرفتارى، چنان به سر مى‏برند كه در آسايش و خوشى، و اين، در اثر رضايت آنها از قضاى خداوند است. اگر خداوند وقت مرگشان را معيّن نكرده بود، ارواحشان از شوق رسيدن به پاداش و از ترس عقوبت و عذاب، يك چشم به هم زدن در بدنهايشان قرار نمى‏گرفت.

آفريدگار در جانشان بزرگ، و هر چه غير اوست، در نظرشان كوچك است. آنها مانند كسى هستند كه بهشت را ديده و در آن متنعّم است و يا دوزخ را مشاهده كرده و در آن معذّب است.

قلبهايشان اندوهگين است و [مردم‏] از شرّشان در امانند، بدنهايشان لاغر و نيازهايشان اندك است و نفسهايشان عفيف، و رنجشان از دنيا بسيار است. مدّت كوتاهى [در اين دنيا] صبر كردند كه راحتى طولانى را برايشان به دنبال خواهد داشت. [داد و ستد با خدا] تجارت سود آورى است كه پروردگار كريمى آن را برايشان مهيّا فرموده است. دنيا آنها را خواسته، ولى آنها دنيا را نخواسته ‏اند. دنيا آنها را طلبيده، ولى آنها دنيا را عاجز و درمانده كرده‏اند.

اما شب هنگام به پا می ایستند و آياتى از قرآن را تلاوت می کنند، و خود را با آن اندوهگين مى ‏سازند و [يا] از آن بشارت مى‏طلبند.

در اثر گريه بر گناهانشان و درد زخمهاى درونشان، حزن و اندوه آنان برانگيخته مى‏ شود و وقتى به آيه‏اى برمى‏خورند كه در آن ترس و بيم است، با گوش دل آن را مى‏شنوند و به آن چشم مى‏دوزند و پوستشان از [بزرگى و عظمت‏] آن آيه به لرزه در مى‏آيد و قلبشان ترسان مى‏شود و گمان مى‏كنند كه صداى جهنّم و بر آمدن و فرو شدن آتش دوزخ درون گوششان طنين انداز گشته است.

نيز هر گاه به آيه ‏اى بگذرند كه در آن تشويق است، با علاقه فراوان به آن ميل مى‏كنند و با شوق و اشتياق به آن مى‏نگرند و گمان مى‏برند كه آن [نعمتها] در مقابل ديدگان آنهاست. در حال ركوع و سجود و در حالى كه اشكهايشان بر گونه‏هايشان جاريست، خداوند جبّار بزرگ را به بزرگى ياد مى‏كنند، و براى رهايى از آتش دوزخ، به درگاهش پناه مى‏برند.

و اما هنگام روز، بردبار، عالم، نيكوكار و پرهيزكارند. ترس از خدا، آنان را همچون چوبه تير تراشيده و لاغر كرده است و از شدّت لاغرى، همچون جوجه‏ اى هستند كه وقتى بيننده‏اى به آنها بنگرد، گمان مى‏كند كه بيمارند، در صورتى كه بيمار نيستند يا اين كه [بيننده‏] مى‏گويد اينان ديوانه‏اند. همانا امر عظيمى [در باطن‏] با آنها در آميخته است.

هنگامى كه به بزرگى خداوند و عظمت سلطنتش می اندیشند و آن را با ياد مرگ و ترس از سختى‏ هاى قيامت مى‏آميزند، دلهايشان ترسان مى‏شود و بردباريشان از كف مى‏رود و عقلشان زايل مى‏شود و چون به هوش آيند (به خود آيند) با كردار پاك به سوى خداوند مى‏شتابند.

از كارهاى اندك خويش، كه براى خدا انجام مى ‏دهند، راضی نيستند و كارهاى بسيار خود را هم زياد نمى‏شمارند. نفسهاى خود را متّهم مى‏كنند و از كردارشان بيمناكند. اگر يكى از آنها مدح و ستايش شود، از آنچه در باره‏اش مى‏گويند مى‏ترسد و مى‏گويد: من به نفس خودم از ديگران آگاه‏ترم و پروردگارم به نفس من از خودم داناتر است.

خداوندا، مرا به آنچه در باره ‏ام مى‏گويند، مؤاخذه نفرما و مرا نيكوتر از آنچه در باره‏ام گمان مى‏برند، قرار ده و بر من ببخشاى آنچه را كه از من نمى‏دانند، همانا تو پنهانى‏ها را مى‏دانى و عيبها را مى‏پوشانى.

از جمله نشانه‏ هاى هر يك از آنها (متّقين) اين است كه مى‏بينى در دين، قوى است و در عين نرمى، دور انديش است. ايمانى سرشار از يقين دارد و در فراگيرى علم حريص است. [او را مى‏بينى كه‏] در كسب و كار، نرم و ملايم، و در هزينه دادن دلسوز، در توانگرى ميانه‏رو، در عبادت فروتن، در تنگدستى بردبار، در سختى صبور و نسبت به رنجكشان، مهربان است. در راه حقّ مى‏بخشد، در كسب مدارا مى‏كند و در طلب حلال مى‏كوشد. در راه هدايت، با نشاط است، از طمع دورى مى‏كند.

ضمن پايدارى در دين، نيكوكار است و هنگام [هجوم‏] شهوت، از حرام چشم‏پوشى مى‏ كند. مدح و ثناى كسى كه نسبت به او جاهل است، او را فريب نمى‏دهد و بازنگرى كارهايى را كه انجام داده رها نمى‏كند. در انجام كار براى خودش كند است. كارهاى نيك انجام مى‏دهد و در عين حال، بيمناك و ترسان است. روز را به شب مى‏رساند، در حالى كه همّش شكرگزارى است، و شب را به روز مى‏آورد در حالى كه به ذكر حقّ مشغول است. شب با ترس مى‏خوابد و صبح با شادمانى برمى‏خيزد.

ترسان است از غفلت، و شاد است براى آنچه كه از فضل و رحمت [خداوند] به او رسيده است. اگر نفسش در آنچه به آن ميل ندارد از او فرمان نبرد، او هم خواهش نفسش را در آنچه برايش زيانبار است برآورده نمی کند. شادی اش در آن چيزى است كه ماندگار است و روشنى چشمش در آن چيزى است كه پايدار است. ميل و رغبتش به چيزى است كه باقى مى‏ماند و زهد و بی رغبتی اش نسبت به چيزى است كه از بين مى‏رود. بردبارى را با دانش به هم آميخته‏ و دانش را با خرد درآميخته است. او را مى‏بينى كه از كسالت و تنبلى [در امر دين‏] دور است و پيوسته [در هدايت‏] نشاط دارد. آرزويش نزديك و لغزشش اندك است. انتظار مرگ خود را دارد و قلبش خاشع و فروتن است. پروردگارش را ياد مى‏كند و از گناهانش مى‏ترسد.

نفسش قانع و نادانى‏اش پنهان است. كارها را آسان مى‏گيرد و نگهدار دين خود است. شهوتش مرده و خشمش را فرو برده است.

اخلاقش صاف و پاك و همسايه‏اش از او ايمن است. تكبّرش اندك است و زيانى ندارد. بسيار خدا را ياد می کند و در امر دينش محكم و استوار است. آنچه را با او به راز گويند، براى دوستانش فاش نمى‏سازد و گواهى خود را از دشمنانش دريغ نمى‏دارد. هيچ كار حقّى را رياكارانه انجام نمى‏دهد و به خاطر شرم و حيا آن را رها نمی کند. به خير و خوبى او اميدوارند و از شرّش در امانند.

اگر در بين غافلان باشد، در شمار ذاكران نوشته مى‏شود، و اگر در ميان ذاكران باشد، از جمله غافلان نوشته نشود. از كسى كه به او ظلم كرده درگذرد، به كسى كه او را محروم كرده عطا مى‏كند، و به كسى كه از او بريده مى‏پيوندد.

حلم و بردباریش را از كف نمى‏دهد، در آنچه او را به شكّ مى‏اندازد، عجله نمى‏كند و از آنچه برايش [از بديهاى ديگران‏] روشن شده، چشم‏پوشى مى‏كند. جهالت از او دور است. سخنش نرم است، مكرى ندارد، نيكى‏اش به ديگران مى‏رسد، سخنش راست است و كردارش نيكوست. نيكى‏اش رو آورده، و شرّش روگردانده است. در سختى‏ها، آرام و با وقار و در ناگواريها، صبور و شكيبا است.

در فراوانى نعمت شكرگزار است، به دشمنش ستم نمى‏كند، و در مورد كسى كه دوست دارد، به گناه نمى‏افتد.

ادّعاى آنچه را از آن او نيست نمى‏كند و حقّى را كه بر اوست انكار نمى‏نمايد.

به حقّ اعتراف می کند، قبل از آن كه عليه او شهادتى داده شود، و آنچه محافظتش را از او خواسته‏اند، تباه نمى‏سازد، آنچه را به او تذكّر داده‏اند، فراموش نمى‏كند و ديگران را با لقبهاى زشت نمى‏خواند. به هيچ كس ستم نمى‏كند. حسد نمى‏ورزد، و به همسايه‏اش ضرر نمى‏رساند، و در مصيبتهاى ديگران شادى نمى‏كند. براى اقامه نماز شتابان است، امانتها را به صاحبانشان برمى‏گرداند، براى انجام كارهاى زشت كند است، امر به معروف و نهى از منكر مى‏كند، در كارها با جهل و نادانى دخالت نمى‏كند، و با ناتوانى از حقّ خارج نمى‏شود.

اگر سكوت كند، سكوتش او را غمگين نمی سازد و اگر سخن گويد، سخن نادرست نمی گوید. اگر بخندد، صداى خنده اش از گوشش نمی گذرد. به آنچه برايش مقدّر شده قانع است. خشمش بر او سركشى نكند، هواى نفس بر او چيره نگردد، بخل، او را شكست نمی دهد و در آنچه به او تعلّق ندارد، طمع نمى‏كند. با مردم در آميزد تا چيزى بياموزد، سكوت مى‏كند تا سالم بماند، و مى‏پرسد تا بفهمد.

سكوت نمی کند تا اعجاب ديگران را برانگيزد و سخن نمى‏گويد تا به ديگران فخر بفروشد. اگر بر او ستم شود، صبر می کند تا خداوند انتقام او را بگيرد. نفسش از او در رنج است، و مردم از او در آسايشند. نفسش را براى آخرتش به سختى انداخته، و مردم را از شرّ خودش راحت كرده است. دورى‏اش از ديگران به علّت بی رغبتی و كناره‏گيرى [از مظاهر دنيا] است، و نزديكى‏اش به آنان، از روى نرمى و رحمت است، لذا، دورى‏اش به خاطر تكبّر و خود بزرگ‏بينى نيست، و نزديكى‏اش از روى خدعه و نيرنگ نمى‏باشد، بلكه از نيكوكارانى كه قبل از او بوده‏اند، پيروى مى‏كند و خودش پيشواى نيكوكارانى است كه بعد از او خواهند بود.

در اين هنگام همّام فريادى زد و جان باخت.

آنگاه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: به خدا سوگند، از همين مى‏ترسيدم.

و دستور داد او را براى دفن آماده كنند و خود آن حضرت بر او نماز گزارد و فرمود: پند و اندرزهاى رسا، به آنان كه اهل موعظه‏اند، اين چنين اثر می کند.

يكى از حاضرين (عبد اللَّه بن كوّاء كه از خوارج بود) گفت: يا امير المؤمنين، چرا در تو چنين اثرى نكرده است؟ حضرت فرمود: واى بر تو، زمان مرگ هر كس مشخص است كه از آن تجاوز نمی کند و براى مرگش علّت و سببى است كه از آن نمى‏گذرد. آرام باش و ديگر چنين سخنى نگو، همانا اين سخن را شيطان بر زبان تو نهاد.[1]

 

 

 

________________________________________________________

پی نوشت:

 [1].صفات الشيعه-ترجمه توحيدى، ص: 61

 

 

 

نوشته شده توسط گروه صفات و فضائل در روز پنجشنبه 1390/3/19 ساعت 8:23

من این مطلب را پسندیدم

امتیاز دهی

امتیاز این صفحه 3 از 2 نظر

• یکی از ستاره های زیر را انتخاب کنید.

 

ارسال نظر

نام*
ايميل
نظر*
کد امنيتي* 

سایر صفحات این موضوع

رضایت امام

شیعیان ما

تسلیم امرما

تقیه و ایمان

تمسک به اهل بیت

شیعیان و کرامت الهی

شیعه علی علیه السلام

تاثیر همنشین

گناه و معصیت دشمنان شیعیان

چرا مومن،مومن نامیده شده

وصف مومن از دیدگاه امام صادق علیه السلام

ادعای محبت و دوستی

رغبت به رحمت خدا

زهد و بی رغبتی به دنیا

اخلاق نیکو در راه ولایت اهل بیت

مکارم اخلاق رسول اکرم

نشانه های شیعه در چهره

سه خصلت مومن از نظر امام رضا علیه السلام

خالص کردن قلب برای خدا

بهترین بندگان

خشم و خرسندی مومن

کسی که از اهل بیت بریده است

سفارش امام صادق علیه السلام

ایمان مومن تغییر نمی کند

زمستان بهار مومن است

یاری خداوند برای مومن

مورد اعتماد مردم قرار بگیرید

مومن در دین خدا عزیز است

سه خصلت مومن

درخت طوبی نعمتی برای اهل دین

ثابت قدم ماندن بر دین خدا

بهشت نعمتی برای پرهیزکاران

 

   

پنل اعضاء

نام کاربری:

رمز عبور:

مرا به یاد سپار
رمز عبور را فراموش کرده ام
مزایای عضویت

عضویت در خبرنامه

ویژه نامه

تقویم شیعه

15 شوال

1. جنگ احد و شهادت حضرت حمزه علیه السلام

در سال 3 هجری قمری در روز جنگ احد، حضرت حمزه سید الشهداء و 69 نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند.

2. رد الشمس

در این روز بازگشت خورشید برای امیراامؤنین علیه السلام دوبار اتفاق افتاده است: یکی در زمان پیامبر صلی الله و آله و سلم در نزدیکی مسجد قبا و دیگری پس از رحلت آن حضرت در سرزمین بابل در نزدیکی حله.

3.جنگ بنی‌قنیقاع

در این روز بعد از بیست ماه از هجرت نبوی غزوه بنی‌قنیقاع واقع شد.

4. وفات حضرت عبدالعظیم علیه السلام

در سال 252 یا 255 هجری قمری حضرت ابوالقاسم عبدالعظیم حسنی فرزند عبدالله بن علی بن حسن بن زید حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام وفات یافته است.

اوقات شرعی

 

آمارها

. تعداد كل بازديدها: 73664422

. تعداد كل بازديدكنندگان: 67049391

. بازديدهاي امروز: 3830

. بازديدهاي دیروز: 8217

. كاربران آنلاين:

. محصولات فروشگاه: 221

. بحث های تالار گفتمان: 85

. کارهای کاربران: 185

. مقالات: 2021

. تصاویر: 112

. صوت: 401

 

صفحه اصلی | درباره ما | تماس با ما |   RSS | صفحه خانگي | معرفی به دوستان

تمامی کالاها و خدمات فروشگاه، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و تمامی حقوق برای مؤسسه ارمغان نگاه ژرف محفوظ می باشد. فعالیت‌های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

استفاده از مطالب سایت بلا مانع می باشد، در صورت تمایل سایت ابوتراب را به عنوان منبع ذکر نمایید تا افراد بیشتری با سایت امیرالمومنین علیه السّلام آشنا گردند.

 

طراحي و اجراي پايگاه اينترنتي: