• لیاقت که نداشتم ولی...

موضوع: زیارات

کلمات کليدي:

در ماه جمادی الثّانی چه ها که بر شما نگذشت ای بزرگ‌پیشوای ایمانیان... . مگر بانو فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، چه کرده بود؟! یاری ولیّ خدا جرمی بزرگی است؟!

چه طور مدّعی ایمان بودند و با اهل خانه ی شما چنان کردند آنچنان که فلک گریست؟ وای بر آنان که دل در گرو شیطان سپرده بودند. آن ها مسلمان را می نامیدند؟ مگر سزاست که شک کننده ی به شما را مسلمان نامید؟ ! ... آن هم با آن همه ادّعا؟

آقاجان، پدر و مادرم به فدایتان! مگر شما پدر امامان نبودید، مگر خلیل و دوست نبوّت نبودید، چه شد؟ هجوم را چه طور معنا می کنند؟ پناه بر خدا، قلم در دست به لرزه می افتد... .

که بود حکم‌فرمای خدا در روز جزا؟ که بود صالح ترین اهل ایمان؟... نه! نمی توان باور کرد که او را به اجبار، دست بسته... نه هرگز!

مولای من! شما حجّت رسای خدا هستید، شمایید آن نعمت فراوانش، شما وسیله ی تقرّب به خدای متعال هستید. مگر جز شما دستاویزی در مدینه ی غریب بود، که سراغ او رفتند و شما را تنها گذاشتند؟

چه بد میل مقام و ثروت، دل سنگشان را، سنگ‌تر کرده بود. چگونه می شود سکوت کرد و آرام گرفت تا بیت وحی الهی در فریاد و بی تابی بسوزد...؟

مولاجان! آمدم ... آمدم، امّا با رویی سیاه و کوله باری از گناه...؛ آمدم تا زیارتتتان را دست‌مایه ی نجات قرار دهم... . آخر

«أنتَ أهلٌ لِذلِک»

نوشته شده توسط گروه زیارات در روز جمعه 1390/3/27 ساعت 20:29

من این مطلب را پسندیدم