• [جمل] شروع جنگ توسّط ناکثان
موضوع: جنگ های دوران حکومت
کلمات کليدي: ابن عباس، امام زمان، جمل، عمار یاسر
بعد از خطبه ای که امیرالمومنین علیه السّلام برای سپاهیان خواند،در برابر صفوف سپاهيان خود قرار گرفت و فرمود: "شتاب مکنيد تا حجت را براي آخرين بار بر اين گروه تمام کنيم!"
برخورد وحشیانه ناکثین
به این ترتیب امام بار دیگر ابن عبّاس را در حالی که قرآنی به او داد و به او فرمود تا ناکثین را به آن دعوت کند و برای تنبّه سران آن ها تلاش کند،راهی لشکر دشمن کرد؛ اما رفتن او همانا و شنیدن جواب های قبلی همانا!بعد از بازگشت ابن عباس و اطلاع امام از برخورد ناکثان،بار دیگر برای آخرین بار جوانی را برای دعوت به قرآن و... فرستاد.اما در کمال ناباوری بعد از رفتن جوان به سمت سپاهیان دشمن،آنان با بی رحمی دو دست وی را از بدنش جدا کرده و او را به شهادت رساندند![1]
وقوع اين جريان نبرد را قطعي ساخت و عناد ناکثان را آشکار نمود.امام بعد از این واقعه رو به لشکر خود کرده و فرمود:
"من ميدانم که طلحه و زبير تا خون نريزند دست از کار خود بر نميدارند، ولي شما آغاز به نبرد نکنيد تا آنان آغاز کنند. اگر کسي از آنان فرار کرد او را تعقيب نکنيد. زخمي را نکشيد و لباس دشمن را از تن در نياوريد. [2] "
در ميان فرماندهان نظامي جهان کسي را سراغ نداريم که به اندازهي امام علي به دشمن مهلت بدهد و با اعزام شخصيتها و دعوت به داوري قرآن، در آغاز کردن نبرد صبر و حوصله به خرج دهد و به اصطلاح دست به دست کند، تا آنجا که صداي اعتراض و شکوهي مخلصان و ياران او بلند شود. از آن رو، امام (ع) ناچار شد که به آرايش سپاه خود بپردازد و فرماندهان خود را به نحو زير تعيين کرد:
ابنعباس فرمانده کل مقدمهي سپاه،عمار ياسر فرمانده کل سوار نظام و محمد بن ابيبکر فرمانده کل پياده نظام. همچنین برای بقیه ی قبایل و گروه های سپاه نیز پرچمدارانی انتخاب نمود.
آمار کساني که در آن روز، اعم از سواره و پياده، تحت لواي امام (ع) آمادهي نبرد شده بودند به شانزده هزار نفر ميرسد. [3] .
شروع جنگ توسط ناکثان
در حالي که امام (ع) مشغول بيان دستورات جنگي به سپاهيان خود بود، ناگهان رگبار تير از طرف دشمن لشکرگاه امام را فرا گرفت و بر اثر آن چند تن از ياران ایشان درگذشتند. ازجمله، تيري به فرزند یکی از فرماندهان اصابت کرد و او را کشت. به این ترتیب جنگ جمل آغاز شد...
------------------------------------
[1] تاريخ طبري، ج 3، ص 520.
[2] کامل ابناثير، ج 3، ص 243.
[3] الجمل، ص 172 نوشته شده توسط گروه زندگینامه در روز جمعه 1390/7/22 ساعت 15:36
من این مطلب را پسندیدم
|