• کوفه؛مرکز خلافت
موضوع: [9] دوران حکومت امیرالمومنین
کلمات کليدي: ابن عباس، انتصابات حکومتی، قیس بن سعد بن عباده
شروع انتصابات حکومتی
بعد از استقرار کامل حکومت، امیرالمومنین علیه السّلام، در مناطق مختلف ،والی معین کرد. ایشان قيس بن سعد بن عباده را براي ادارهي استان مصر نصب کرد.همچنین به جهت اهمیت بصره ،اداره امور این منطقه را به ابن عبّاس واگذار کرد؛ همچنین زياد بن ابيه را مأمور خراج و ابوالاسود دوئلي را معاون آن دو قرارداد.
کوفه؛مرکز خلافت
امام کوفه را به عنوان مقر خود برگزيند و مرکز خلافت اسلامي را از مدينه به عراق منتقل سازد. از اين رو، در دوازدهم ماه رجب سال سي و شش هجري در روز دوشنبه همراه با گروهي از بزرگان بصره وارد شهر کوفه شد. مردم کوفه و در پيشاپيش آنان قاريان قرآن و محترمين شهر از امام استقبال به عمل آوردند و مقدم او را گرامي داشتند.
اولین سخنرانی برای مردم کوفه
امیرالمومنین بعد از استقرار در منزل امّ هانی(دختر ابوطالب) تصمیم به سخنرانی در جمع مردم کوفه گرفت[1].ایشان در خطبه ای مهم مردم کوفه را خطاب قرار داده و فرمود:
"اي مردم کوفه، براي شما در اسلام فضيلتي است مشروط بر اينکه آن را دگرگون نسازيد. شما را به حق دعوت کردم و پاسخ گفتيد. زشتي را آغاز کرديد ولي آن را تغيير داديد... شماپيشواي کساني هستيد که دعوت شما را پاسخ گويند و در آنچه که وارد شديد داخل شوند.
بدترين چيزي که براي شما از آن بيم دارم دو چيز است: پيروي از هوي و هوس و درازي آرزو. پيروي از هوس از حق باز ميدارد و درازي آرزو سراي بازپسين را از ياد ميبرد. آگاه باشيد که دنيا پشت کنان، کوچ کرده و آخرت اقبال کنان به حرکت در آمده است و براي هر يک از اين دو فرزنداني است. شما از فرزندان آخرت باشيد. امروز هنگام عمل است نه حساب، و فردا وقت حساب است نه عمل!
سپاس خدا را که ولي خود را کمک کرد و دشمن را خوار ساخت و محق و راستگو را عزيز و پيمان شکن و باطلگرا را ذليل نمود. بر شما باد تقوي و پرهيزگاري و اطاعت از آن کس که از خاندان پيامبر خدا اطاعت کرده است، که اين گروه به اطاعت اولي و شايستهترند از کساني که خود را به اسلام و پيامبر نسبت ميدهند و ادعاي خلافت ميکنند. اينان با ما به مقابله بر ميخيزند و با فضيلتي که از ما به آنان رسيده است بر ما برتري ميجويند و مقام و حق ما را انکار ميکنند. آنان به کيفر گناه خود ميرسند و به زودي با نتيجهي گمراهي خود در سراي ديگر روبرو ميشوند.
آگاه باشيد که گروهي از شما از نصرت من تقاعد ورزيد و من آنان را توبيخ و نکوهش ميکنم. آنان را ترک کنيد و آنچه را دوست ندارند به گوش آنان برسانيد تا رضاي مردم را کسب کنند و تا حزب الله از حزب شيطان باز شناخته شود."[2] .
=========================
[1]واقعهي صفين، ص 8.
[2] وقعهي صفين، ص 3؛ نهجالبلاغهي عبده، خطبههاي 27 و 41. مرحوم مفيد در ارشاد (ص 124) قسمت اول اين خطبه را نقل نکرده است. نوشته شده توسط گروه زندگینامه در روز دوشنبه 1390/9/7 ساعت 12:21
من این مطلب را پسندیدم
|