• [صفین] بستن راه فرات بر لشکر امام
موضوع: جنگ های دوران حکومت
کلمات کليدي: سور الروم، فرات
اعزام مالک اشتر توسط امیرالمومنین
امام علی علیه السّلام در ادامه ی حرکت خود برای جنگ با معاویه،از فرات نیز عبور کرده و عراق را پشت سر گذاشت.
لشکر وارد شام شد و امام براي مقابله با هر نوع يورش احتمالی و شيطنت های معاويه، دو فرمانده نيرومند خود به نامهای "زياد بن نصر" و "شريح بن هاني" را به عنوان مقدمه لشکر، به سوي سپاه معاويه گسيل داشت. آن دو در نقطهاي به نام «سورالرّوم» با جلوداران سپاه معاويه رو به رو شدند و کوشيدند که از طريق مسالمت آمیز، فرمانده سپاه دشمن را مطيع امام سازند، اما کوشش آنان ثمر نبخشيد. دو فرمانده لشکر امام،نامهای به وسيلهي پيک سريع السير به حضور ایشان نوشتند و پس از شرح وقایع، خواستار فرمان آن حضرت شدند. [1] .
امام پس از خواندن نامه، فوراً مالک را خواست و بعد از شرح نامه برای وی گفت:
" زياد و شريح چنين و چنان نوشتهاند. هر چه زودتر خود را به آنان برسان و سرپرستي هر دو گروه را بر عهده بگير، ولي تا دشمن را ملاقات نکردهای و سخنانش را نشنيدهای به نبرد آغاز مکن، مگر اينکه آنها آغاز به نبرد کنند. خشم و غضب تو به دشمن مايهي پيشدستي تو در جنگ نباشد، مگر اينکه کراراً سخن آنان را بشنوي و حجت را بر ايشان تمام کني."
سپس دستور داد:
"زياد را به فرماندهي جناح راست و شريح را به فرماندهي جناح چپ بگمار و خود در قلب سپاه قرار بگير. نه آنچنان نزديک به دشمن باش که تصور کنند که در صدد بر افروختن آتش نبرد هستي و نه از آنان زياد دور باش که گمان شود که از دشمن ميترسي. و بر اين شيوه در آنجا باش تا من به تو برسم. [2] ."
آن گاه امام در پاسخ نامهي دو فرمانده خود نامه ای نوشت و دستوراتی داد.همچنین در بخشی از نامه به توصیف مالک اشتر پرداخت و فرمود:
"هر دو فرمانده بدانند که من فرماندهي کل را به مالک دادم. سخن او را گوش کنيد و فرمان او را اطاعت نماييد، زيرا او کسي نيست که از سبک عقلي و لغزش او بترسيم و کسي نيست که در مورد شتاب، کندي نشان دهد يا در مورد بردباري، شتابزده شود. او را به آنچه که شما را به آن فرمان داده بودم فرمان دادم، که هرگز با دشمن به نبرد برنخيزد مگر اينکه آنان رابه حق دعوت کند و حجت را بر آنان تمام نمايد. [3]
استقرار مالک و عقب نشینی دشمن
مالک به سرعت خود را به مکان مورد نظر رساند و وضع سپاه را منظم کرد. و از آن پس، جز دفاع از سپاه، کاري صورت نميداد و هروقت از ناحيهي فرمانده شامي، حملهاي رخ ميداد به دفع آن ميپرداخت. جالب آنکه مالک حتي به وسيلهي فرمانده سپاه دشمن به معاويه پيام ميفرستاد که اگر خواهان نبرد است خود شخصاً گام به ميدان نهد تا با هم به نبرد بپردازند و مايهي خونريزي ديگران نگردد، ولي او هرگز اجابت نميکرد. تا اينکه در نيمهی يکي از شبها، سپاه معاويه به سرعت عقب نشيني کرد و در يک سرزمين وسيع در کنار رود فرات فرود آمد و آب را به روي جلوداران سپاه امام بست. [4] .
بستن آب به روی لشکر امام
بعد از آگاهی معاویه از شرایط جنگ،وی بر منبر رفته و بعد از سخنرانی در مورد آن و جو سازی،به همراه عده ی زیادی خود را به معرکه رساند.طبق نقل تاریخ، به دستور معاویه چهار هزار نفر مامور جلوگیری از دسترسی سپاه امام علی به رود فرات شدند.[5]
به این ترتیب،لشکر امیرالمومنین وارد شرایط دشواری شد.
--------------------------
[1] وقعهي صفين، ص 151 تا 154 شرح نهجالبلاغه ابنابيالحديد، ج 3، صص 213 تا 211 تاريخ طبري، ج 3، جزء 5، ص 238؛ کامل ابناثير، ج 3، ص 144.
[2] وقعهي صفين، ص 151 تا 154؛ شرح نهجالبلاغه ابنابيالحديد، ج 3، ص 211 تا 213 تاريخ طبري، ج 3، جزء5، ص 238
[3] وقعهي صفين، ص 151 تا 154
[4] وقعهي صفين، ص 154؛ تاريخ طبري، ج 3، جزء 5، ص 238.
[5] وقعهي صفين ص 153 تا 157
نوشته شده توسط گروه زندگینامه در روز شنبه 1390/11/22 ساعت 13:14
من این مطلب را پسندیدم
|