متن مقاله:نویسنده کتاب «سرچشمه کوثر: امالمومنین خدیجه کبری» با تاکید بر این که هرچه از علامه امینی بگوییم، کم سخن گفتهایم، عنوان کرد:
«هنوز کتابهایی که شایسته تبیین مقام امینی باشد، به رشته تحریر در نیامده اند». وی کتاب الغدیر را شاهکاری ادبی خواند و عنوان داشت: «در این کتاب هزاران مطلب ارزشمند در حد اعلای تحقیق جای دارند. با کوشش «علامه محمد علی اردوبادی » که در ادبیات عرب قهرمان زمان خود بود، این اثر سطر به سطر ویرایش شد و در نهایت ، کتابی پدید آمد که در تاریخ تالیفات مسلمانان و شیعیان کمنظیر است».
نقل از كتاب اشراق غدير ص 141 محمد علي انصاري:
«بزرگمردي كه به حق مالك اشتر امروز اميرالمومنين عليه السلام بود و در عصر حاضر بيشترين حق را به گردن شيعيان دارد ، يعني شخصيت گرانقدر علامه اميني (ره)؛ اين علامه بزرگوار صاحب «الغدير» هنگامي كه در جلد اول ، آثار تلاش چهل ساله خويش رابه صاحب ولايت كبري هديه مي كند، در همان ابتدا مي نويسد : «فلما دخلوا عليه قالو يا ايهاالعزيز مسّنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجئه فاوف لناالكيل و تصدق علينا ان الله يجزي المتصدقين» (سوره يوسف آيه 88)
اي صاحب ولايت كبري ! اي علي(ع)! ما بضاعت مزجاه و سرمايه كمي بيش نداريم كه همان را نيز تقديم تو مي كنيم. چرا كه اميني كس ديگري را قابل نمي بيند كه «الغدير» را به او تقديم و هديه كند».
دکتر محمد هادی امینی فرزند مرحوم علامه امینی(ره) مینویسد:
«پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم علامه امینی(ره)، شب جمعهای قبل از اذان صبح، وی را در خواب دیدم و او را شاداب و خرسند یافتم... جلو رفتم و پس از سلام و دستبوسی عرض کردم: پدر جان در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟ فرمود: چه میگویی؟ مجدداً عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؛ کتاب الغدیر... یا سایر تألیفات ... یا تأسیس، بنیاد و کتابخانة امیرالمؤمنین(ع)؟ پاسخ دادند نمیدانم چه میگویی، قدری واضحتر و روشنتر بگو. گفتم: آقاجان! شما اکنون از میان ما رفته و رخت بربستهاید و به جهان دیگر منتقل شدهاید؛ در آنجا که هستید، کدامین عمل باعث نجات شما گردید، از میان صدها خدمات و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟ مرحوم علامه امینی... درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند: « فقط زیارت اباعبدالله الحسین(ع)».
حجة الاسلام دکتر هادی امینی فرزند علامه امینی می گوید: «مادر بزرگم ( مادر علامه امینی) یک روز آمده بودند منزل ما در نجف. من مطالبی درباره زندگی علامه از ایشان پرسیدم. مادربزرگم به یکی از نکات عجیبی که اشاره کردند این بود که می گفت: من بعد از اینکه ایشان متولد شد تا دو سال تمام هیچ وقت بدون وضو به ایشان شیر نمی دادم و هر وقت موقع شیر دادن ایشان می شد مثل اینکه به من القاء می شد و من می رفتم وضو می گرفتم و بعد به ایشان شیر می دادم ، به یاد ندارم بدون وضو به ایشان شیر داده باشم و برکات زیادی در این وضو گرفتن و شیر دادن نصیبم شد». از قول فرزند علامه امینی قدس سره نقل می کند: «وقتی پدرم را دفن کردیم ، یکی از بزرگان آمد و به من تسلیت گفت و فرمود: من در این فکر بودم ببینم مولا امیرالمؤمنین علیه السلام چه مرحمتی در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینی می نمایند. در عالم خواب دیدم: حوضی است و آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بر لب آن ایستاده اند. افراد می آیند و مولا از آن حوض ، به آنها آب می دهند. گفتند: این حوض کوثر است. در این حال آقای امینی به نزدیک حوض رسید حضرت ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زده و دستان مبارکشان را پر از آب کردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند: بیض الله وجهک کما بیضت وجهی ( پروردگار رو سفید کند تو را کما اینکه مرا رو سفید کردي) علامه نسبت به حضرات معصومین علیه السلام بسیار ادب داشت. وقتی وارد حرم مطهر حضرت امیر علیه السلام می شد از پایین به بالای سر نمی رفت. روبروی حضرت می ایستاد و گریه شدیدی می نمود. خود ایشان به من فرمودند: « از آن وقتی که در نجف هستم از سمت بالای سر حرم نرفته ام.» از پایین وارده شده و از همان سمت خارج می شدند».