متن مقاله:خواستم در مورد عدل علی (ع) سخن گویم . با خود اندیشیدم عدل و عدالت واقعی چیست ؟ پس به سراغ فرهنگ نامه ها و کتب گوناگونی رفتم . جستم و جستم . برگ ، برگ آن ها را ورق زدم . عدل یعنی داد کردن ، داد دادن ، دادگری و انصاف و ... اما آن ها مرا به هدفی که در سر داشتم ، نمی رساند . واقعاً عدل چیست ؟ عدالت کجاست ؟ انصاف چه می کند ؟ عادل کیست ؟ ظلم بر که؟ عدل بر چه ؟..
با خود گفتم حال که می خواهم عدالت علی را معنا کنم ، چه نویسنده و سخنرانی برتر از امیرالمؤمنین و چه کتابی بهتر از نهج البلاغه ؟ همان به که از زبان خودش فضیلت عدالتش را در یابم که خود بهترین تفسیر است بر اعمالش و والاترین معناست بر کلامش . پس نهج البلاغه را گشودم .
از امام پرسیدند : عدل یا بخشش ، کدام یک برتر است ؟ حضرت فرمود : عدالت ، هر چیزی را در جای خود می نهد ، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می سازد . عدالت تدبیر عمومی مردم است ، در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است ، پس عدالت شریف تر و برتر است .
(حکمت 437)
در تفسیر آیه 9 سوره نحل «خدا به عدل و احسان فرمان می دهد» فرمود : عدل ، همان انصاف و احسان همان بخشش است .
(حکمت 231)
از اما در مورد ایمان پرسیدند ، فرمود : ایمان بر چهار پایه استوار است : صبر ، یقین ، عدل و جهاد . امام در آن جا که در مورد عدل توضیح می داد ، فرمود : عدل نیز برچهار پایه برقرار است : فکری ژرف اندیش ، دانش عمیق و به حقیقت رسیده ، نیکوداوری کردن و استوار بودن در شکیبایی . پس کسی که شکیبا بود در کارش زیاده روی نکرده و با نیک نامی در میان مردم زندگی خواهد کرد .
(حکمت 31)
روز انتقام گرفتن از ظالم ، سخت تر از ستمکاری بر مظلوم است .
(حکمت 341)
امام خود اولین عامل به معنای عدل است . چرا که :
به امام گفتند: مردم به دنیادل بسته اند ، معاویه با هدایا و پول های فراوان آن ها را جذب می کند ، شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش واز تقسیم مساوی بیت المال دست بردار ، تا به تو گرایش پیدا کنند . در جواب فرمود : آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود ، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم ، استفاده کنم ؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم ، و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند ، هرگز چنین کاری نخواهم کرد ! اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست .
(قسمتی از خطبه 126)
امام در ضرورت اجرای عدالت در تمام شئون جامعه فرمود : به خدا سوگند ! بیت المال تاراج شده را هر کجا بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم اگر چه با آن ازدواج کرده و یا کنیزانی خریده باشند ، زیرا عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت براو گران آید ، تحمل ستم بر او سخت تر است .
(خطبه 15)
امام در دوران زمامداری خود در شهر کوفه سخنرانی ایراد کرد و فرمود : سوگند به خدا ! اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم ، و یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم ، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم . چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش ، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می رود و در خاک زمانی طولانی اقامت می کند ؟
به خدا سوگند ! برادرم عقیل را دیدم که به شدت تهی دست شده و از من درخواست داشت تا یک من از گندم های بیت المال را به او ببخشم . کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده و رنگشان تیره شده ، گویا با نیل رنگ شده بودند . پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می کرد . چون به گفته های او گوش دادم ، پنداشت که دین خود را به او واگذار می کنم و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست بر می دارم . روزی آهنی را در آتش گداخته ، به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم . سپس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد . به او گفتم : ای عقیل! گریه کنندگان بر تو بگریند ، از حرارت آهنی می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است ؟ اما مرا به آتش دوزخی می خوانی که خدای جبارش با خشم خود، آن را گداخته است ؟ تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم ؟ و از این حادثه شگفت آورتر این که ، شب هنگام کسی به دیدار ما آمد و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت ، معجونی در آن ظرف بود ، چنان از آن متنفر شدم که گویا آن را با آب دهان مار سمی یا قی کرده آن مخلوط کرده اند !
به او گفتم : هدیه است ؟ یا زکات یا صدقه ؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبر (ص) حرام است . گفت : نه ، نه زکات است و نه صدقه ، بلکه هدیه است . گفتم : زنان بچه مرده بر تو بگریند . آیا از راه دین وارد شدی که مرا بفریبی ؟ یا عقلت آشفته یا جن زده شده ای ؟ یا هذیان می گویی ؟ به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاست ، به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جوی را از مورچه ای به ناروا بگیرم ، چنین نخواهم کرد ! و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویده شده دهان ملخ پست تر است . علی را با نعمت های فناپذیر و لذت های ناپایدار چه کار ؟ به خدا پناه می بریم از خفتن عقل و زشتی لغزشی ها و از او یاری می جوییم .
(خطبه 224)
امام به اجرای عدای پای بند است ، زیرا که ره آورد عدالت را به زیبایی تفسیر می کند :
و آن گاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد ، حق در آن جامعه عزت یابد و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر (ص) پایدار گردد . پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس می گردد. اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند ، یا زمامدار بر رعیت ستم کند ، وحدت کلمه از بین می رود ، نشانه های ستم آشکار و نیرنگ بازی در دین فراوان می گردد و راه گسترده سنت پیامبر (ص) متروک ، هوا پرستی فراوان ، احکام دین تعطیل و بیماری های دل فراوان شود .
(قسمتی از خطبه 126)
پس از بیعت مردم مدینه با امام (ع) ، ایشان در قسمتی از اولین سخنرانی خود فرمود : آن کس که بهشت و دوزخ را پیش روی خود دارد ، در تلاش است . برخی از مردم به سرعت به سوی حق پیش می روند ، که اهل نجاتند ، و بعضی به کندی می روند و امیدوارند ، و دیگری کوتاهی می کند و در آتش جهنم گرفتار است . چپ و راست ، گمراهی و راه میانه ، جاده مستقیم الهی است که قرآن و آثار نبوت آن را سفارش می کند گذرگاه سنت پیامبر (ص) است و سرانجام ، بازگشت همه به آن سو می باشد . ادعا کننده باطل نابود شد و دروغگو زیان کرد و هر کس با حق در افتاد هلاک گردید.
(قسمتی از خطبه 16)
علی (ع) نه تنها خود جاری کننده حکم عدالت است ، بلکه فرزندان و فرمانداران و مأمورین خود را نیز به اجرای عدل و برائت از ظلم فرا می خواند .
امام فرزندان را به رعایت مقررات عدالت در قصاص سفارش می کند و می فرماید : ای فرزندان عبدالمطلب ! مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید و بگویید ، امیرمؤمنان کشته شد . بدانید ! جز کشندة من کسی دیگر نباید کشته شود . درست بنگرید ! اگر من از ضربت او مردم ، او را تنها یک ضربت بنزنید و دست و پا دیگر اعضای او را نبرید ، من از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود : بپرهیزید از بریدن اعضای مرده ، هر چند سگ دیوانه باشد.
(قسمتی از نامه 47)
چون زیاد بن ابید را به جای عبدالله بن عباس ، به فارس و شهرهای پیامون آن فرستاد ، او را در دستور العملی طولانی ، از گرفتن مالیات نابهنگام نهی کرد و فرمود : عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن ، که ستم ، رعیت را به آوارگی می کشاند و بیداد گری ، به مبارزه و شمشیر می انجامد .
(حکمت 476)
امام در قسمتی از نامه خود بر مالک اشتر ، فرماندار مصر ، فرمود: با خدا و با مردم و با خویشاوندان نزدیک و با افرادی از رعیت خود که آنان را دوست داری ، انصاف را رعایت کن ، که اگر چنین نکنی ، ستم واداشتی و کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را که خدا دشمن شود ، دلیل او را نپذیرد ، که با خدا سرجنگ دارد تا آن گاه که باز گردد یا توبه کند و چیزی جز ستمکاری نعمت خدا را دگرگون نمی کند و کیفر او را نزدیک نمی سازد که خدا دعای ستم دیدگان را می شنود و در کمین ستمکاران است .
(نامه 53)
حال که قطره ای از دریای فضائل و کرامات علی (ع) بر ذهن تشنه ام چکید ، احساس سیرابی می کنم و درک جمله پیامبر (ص) در خطبه غدیر برایم سهل تر می گردد . آنجا که فرمود :
ای جمعیت انسان ها ! این علی برادر و جانشین و دارنده علم من و امام و رهبر امت من می باشد، تفسیر کننده کتاب خدای عزیز و بزرگ و دعوت کننده مردم به قرآن و عمل کننده در راه خشنودی خداست .
و پس از آن د رحق ستم کنندگان در حق علی (ع) چنین دعا می کند :
پرورودگارا ! دوست بدار آن کس که علی را دوست دارد و دشمن دار آن را که با علی دشمن است . دور گردان از رحمت خود آنان را که امامت او را انکار کنند و خشم گیر بر آنان که حق او را به ستم باز گیرند .
اما از آنجا که رسول ما بشیر و نذیر است ، باز در همان خطبه غدیر آینده روشن ما را چنین تبیین می سازد :
ای جمعیت انسان ها ! همانا من پیامبر و علی جانشین من است . آگاه باشید ! همانا آخرین امامان از ما ، حضرت مهدی (عج) است . آگاه باشید ! او بر تمام ادیان پیروز می شود . آگاه باشید ! او از ستمگران انتقام می گیرد ! آگاه باشید ! او گشاینده درهای بسته دژهای مستحکم شرک و فساد و نابود کننده آن هاست . آگاه باشید ! او نابود کننده مشرکان است از هر نژاد و ملتی که باشند . آگاه باشید ! او انتقام گیرنده خون دوستان خدای عزیز و بزرگ است ...
اینک آرامش سراسر وجودم را فرا می گیرد و عطشم برای سیر بیشتر در عالم روحانی و والای تفکرات حیدر (ع) فزون تر می شود و میلم به انجام توصیه های مولا چندین برابر می گردد . چرا که رسولم در همان خطبه غدیر فرمود :
«من یطع الله و رسوله و علیاً و الائمه الذین ذکرتهم فقد فاز فوزاً عظیماً »
«یا اعدل العادلین»