سايت تخصصي اميرالمومنين ابوتراب | معجزات سايت تخصصي اميرالمومنين ابوتراب | معجزات آخرين مطالب Copyright (C) 2011 www.aboutorab.com - All Rights Reserved. fa-IR سايت تخصصي اميرالمومنين ابوتراب | معجزات images/logo.jpg images/logo.jpg ملاقات راهب با اميرالمؤ منين (علیه السلام ) در راه صفين http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1918 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1918 ابان از سليم نقل مى كند كه گفت : با اميرالمؤ منين علیه السلام از صفين مى آمديم ، لشكر نزديك صومعه يك راهب پياده شدند. از صومعه پيرمرد سالخورده زيبا و خوش چهره اى بيرون آمد در حالى كه كتابى در دستش بود و چهره هاى مردم را با دقت نگاه مى كرد تا به اميرالمؤ منين علیه السلام رسيد و ایشان را با عنوان خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواند و گفت : \"السلام عليك يا خليفه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم \" حضرت فرمود: مرحبا اى برادرم شمعون فرزند حمون ، حالت چطور است ؟ خدا تو را رحمت كند. او پاسخ داد: سلام بر تو اى اميرالمؤ منين علیه السلام و اى آقاى... - 1392/6/1 مستجاب الدعوه(2) http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1684 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1684 ابن شهر آشوب نقل می کند: روزی امام علی علیه السلامدر میان جمعی از اوصاف خود می گفتند: که من برادر رسول خدا، پسر عمویش، وارث علمش، معدن اسرارش و چشمش هستم، هر علمی که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلمبه من یاد داده آنرا حفظ نمودم و هرگز علم را از ذهنم دور نمی کنم. هیچ چیز از من پوشیده نیست، پرواز کردن پرنده یا افتادن برگی از درخت و حرکت کردن حیوانات همه بر من آشکار است و هر کس از من درباره آنها سؤال کند به او پاسخ می دهم. یکباره هلال بن نوفل کندی از میان جمعیت بلند شد و لحظه ای ایستاد سپس گفت: ای علی! تو مانند کسی هستی که لباس و کفشش را می دوزد و از پاره... - 1392/1/17 عدالت علي http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1530 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1530 ابن شهر آشوب با استناد از صعصعه پسر صوحان روایت کرده است: روزی امام علی علیه السلام در مسجد نشسته بودند یکباره دو نفر برای داد خواهی وارد مسجد شدند و امام علی غلیه السلام بین آن دو قضاوت کردند و یکی از آنها محکوم شد. آن شخص به ایشان عرض کرد: ای امیر المؤمنین! تو میان ما به مساوات حکم نکردی و مرا با بی عدالتی محکوم کردی! من نزد خدای تبارک و تعالی از شما شکایت می کنم. آنگاه امام علی علیه السلام فرمودند: ساکت باش! راوی می گوید: ناگهان آن شخص به اذن خداوند به سگ تبدیل شد و صدای سگ درآورد و از مسجد خارج شد. ------------------------- * منبع : پانصد و چهل و شش فضائل و... - 1391/7/11 مستجاب الدعوه http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1524 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1524 ابن شهر آشوب روایت کرده است: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خانه بیرون رفتند و فرشته ای را دیدند که به خاطر غضب خدای تبارک و تعالی و سر پیچی از فرمان خداوند به صورت یک مار مسخ شده و از مقامی که داشت نیز برکنار شده بود. آن مار لباسهای پیامبر را گرفته بود و از ایشان کمک می خواست. ناگهان امیرالمؤمنین علیه السلام از منزلشان بیرون آمدند و رسول خداصلی الله و علیه و آله و سلم را دیدند و خواستند که به ایشان کمک کنند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: این مار خطرناک نیست بلکه فرشته ای است که به خاطر سرپیچی از فرمان خداوند به این شکل درآمده... - 1391/7/3 مرغابی ها http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1501 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1501 ابن شهر آشوب از محمد پسر وهبان ذهلی از براء پسر عازب روایت کرده است: روزی یک دسته مرغابی از بالای سر ما گذشتند و یکباره صدایی ایجاد کردند. امیرالمؤمنین علیه السلام به لشکرشان فرمودند: به درستی که این دسته مرغابی بر من و شما سلام کردند. آنگاه منافقان گفتند: چطور ممکن است؟ امام به قنبر فرمودند: ای قنبر! با صدای بلند بگو: ای مرغابی ها! دعوت امیرالمؤمنین و برادر فرستاده پروردگار را اجابت کنید. قنبر آنها را صدا زد. ناگهان مرغابی ها دور سر مبارک امام علی علیه السلام حلقه بستند. امام به آنها فرمودند: پایین بیایید. مرغابی ها نیز پایین آمدند و مانند یک فرش بر... - 1391/6/26 سلام كردن شير http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1474 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1474 ابن شهر آشوب از جویریه پسر مسهر روایت کرده است: به همراه امام علی علیه السلام به سمت بابل حرکت می کردیم، راهمان از جنگل می گذشت، وقتی به جنگل رسیدیم شیری را دیدم که راهمان را بسته بود و هیچ کس نمی توانست از آن عبور کند، خواستم برگردم که امام به من فرمودند: جویریه! نترس، همانا این از آن خداست. سپس این آیه را تلاوت نمودند: \"ما من دابة الّا هو آخذ بناصیتها...\" ناگهان دیدم آن شیر به سمت ما آمد و بدنش را تکان داد در حالیکه به اذن خداوند می گفت: \"السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته یابن عمّ رسول الله\" (سلام بر تو ای امیرالمؤمنین و رحمت و برکات خدا... - 1391/6/18 ردّ الشمس (برگشتن خورشید) http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1448 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1448 اسما بنت عمیس روایت کرده است : روزی امام علی علیه السلام نماز ظهر را خواندند و به اذن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به دنبال کاری رفتند وقتی برگشتند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سر خود را روی زانوی ایشان گذاشتند و در همان حال وحی بر ایشان نازل شد ایشان تکان نخوردند تا وحی به طور کامل نازل شود پس مجبور شدند نماز عصر را نشسته بخوانند تا وقتی که خورشید غروب کرد پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از خواب برخاستند و فرمودند :\" ای علی نماز عصرت را خواندی؟\" ایشان فرمودند :\" بله، نشسته خواندم \"سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دعا کردند... - 1391/6/7 زنده کردن جوان http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1436 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1436 محمد بن یعقوب کلینی با استناد از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: روزی جوانی از قوم بنی مخزوم که برادر جوانش را از دست داده بود نزد امام علی علیه السلام مشرف شد و عرض کرد : ای مولای من! من برادر جوانی را از دست داده ام و به خاطر آن خیلی ناراحت هستم. آنگاه امام علی علیه السلام به او فرمودند : آیا دوست داری برادرت را دوباره ببینی؟ او جواب داد : بله، ای مولای من! پس امام علی علیه السلام در حالی که عبای پیامبر را پوشیده بودند، آن جوان را به قبرستان بردند و فرمودند : قبر برادرت را نشانم بده. آن جوان قبر را نشان داد، امام علی علیه السلام به آن قبر نگاه... - 1391/6/1 حیوانات و تبرّی از دشمن اهل بیت http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1412 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1412 سید مرتضی در عیون معجزات با استناد از ابو هریره روایت کرده است: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نماز می خواندند بعد از تمام شدن نمازشان در گوشه ای از مسجد نشستند و مردم را نصیحت می کردند. در همان حال یک انصاری بلند شد و گفت: سگ فلان شخص لباس هایم را درید و ساق پایم را گاز گرفت و نگذاشت به نماز برسم. روز دیگر نیز شخصی آمد و گفت: سگ فلان شخص پای پدرم را گاز گرفته و نگذاشته به نماز جماعت برسد. ایشان فرمودند: به همان جایی بروید که سگ پای این دو شخص را گاز گرفته اگر سگ هار باشد کشتن آن واجب است. پس با رسول خدا به در منزل آن شخص رفتیم و صاحب آن سگ را... - 1391/5/24 سلام کردن گرگ http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1385 http://www.aboutorab.com/page.php?pid=204&id=1385 در دنیای امروز که اکثر دانشمندان و پژوهشگران در تلاشند تا راهی برای ارتباط برقرار کردن با اکثر حیوانات بیابند تا مشکلات را حل کنند تا به الآن که به نتایج خوبی دست پیدا نکرده اند ولی کمی دورتر و در زمان قدیم حضرت علی علیه السلام به اذن خداوند به راحتی با انواع حیوانات ارتباط برقرار می کردند، از این تاریخ به بعد چندین معجزه از ایشان را در این رابطه در بخش ارتباط با حیوانات نقل خواهیم کرد: ابن شهر آشوب با استناد از ابی عبدالله خلیلی از امام رضا علیه السلام از امام حسن علیه السلام روایت کرده است: روزی با پدرم امام علی علیه السلام در نزدیکی قبرستان... - 1391/5/19