• محبوب خدا و ملائکه در آسمان ها
موضوع: مقام ابوتراب
کلمات کليدي: رکوع، رکوع، نور، وجه، وجه
خوارزمی در كتاب «المناقب» به سند خود از «انس بن مالك» روايت كرده كه گفت:
پيامبر صلی الله علیه و آله نماز عصر را براى ما خواند ولى ركوع آن را طولانى ساخت تا آنكه ما گمان كرديم كه سهو و يا غفلت كرده است و بعد سر از ركوع بلند كرد و گفت: سمع اللَّه لمن حمده.بعد بقيه نماز را به سرعت خواند و سلام داد. سپس روى خود را كه گويا ماه چهارده شبه در وسط ستارگان بود، به طرف ما برگرداند و بعد كه قامت خود را بلند كرد تمام مسجد از نور جمالش درخشيدن گرفت و نظر خود را به صف اول انداخت و از اصحاب خود يكى يكى تفقد نمود، بعد به صف دوم و سوم و همين طور تا اين كه صفوف زياد شد.بعد فرمود: پس چرا پسر عمويم على بن ابى طالب را نمى بينم؟ همين موقع على عليه السلام از آخر صفها با صداى بلند گفت:
لبيك لبيك يا رسول اللَّه
پيامبر با صداى بلند فرمود: اى على نزديكتر بيا.
على عليه السلام از وسط صفها خود را به پيامبر رساند پيامبر به او فرمود: چه باعث شده كه در صف اول براى خود جا نگرفتهاى؟!
عرض كردم: اى رسول خدا در طهارت خود شك كردم، و به منزل برگشتم، حسن و حسين و فضه را صدا كردم، كسى مرا جواب نداد، ناگاه از پشت سرم صداى هاتفى را شنيدم كه مىگفت: اى ابو الحسن، اى پسر عموى پيامبر! چون برگشتم ظرف طلائى پر از آب كه روى آن حولهاى بود ديدم، حوله را برداشتم روى شانه خود انداختم و اشاره به آب كردم آب بر دستم ريخته مىشد با آن آب خود را كاملا تطهير كردم واقعا به نرمى كرده و طعم شهد و بوى مشك بود، بعد از آن كه تطهير كردم ديدم از ظرف و حوله خبرى نيست و نفهميدم چه كسى آن را گذاشت و چه كسى آن را برداشت [همين باعث شد كه به نماز كمى دير رسيدم].
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله [همين كه اين سخن را شنيد] به روى على عليه السلام تبسم كرد و به سينه خود چسبانيد و از ميان چشمانش بوسيد بعد فرمود:
اى ابو الحسن آيا ترا مژده ندهم كه ظرف از بهشت و آب و حوله از فردوس اعلى بود و آنكه مهيا كرد، جبرئيل بود و آنكه حوله به دوش تو انداخت ميكائيل بود قسم به آنكه نفس محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلّم به دست قدرت اوست، پيوسته اسرافيل در نماز زانوى مرا گرفته بود او نمىگذاشت از ركوع بلند شوم تا آن كه تو نيز به نماز رسيدى و ثواب نماز را در كردى.
أَفَيَلُومُنِي النَّاسُ عَلَى حُبِّكَ وَ اللَّهُ تَعَالَى وَ مَلَائِكَتُهُ يُحِبُّونَكَ مِنْ فَوْقِ السَّمَاء. .[1]
آيا مردم مرا به خاطر محبتى كه به تو دارم، ملامت مىكنند، در حالى كه خدا و ملائكه در بالاى آسمانها ترا دوست مىدارند. ------------------------------ [1] .المناقب (خوارزمی) ، صفحه 216 ، چاپ نجف بحار الانوار ، جلد 39 ، صفحه 16
------------------------------ منبع : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ، جلد1، صفحه 89 ، سید بن طاووس
خاطرات امیرمؤمنان علیه السلام ، شعبان خان صنمی
نوشته شده توسط گروه فضائل در روز چهارشنبه 1390/5/12 ساعت 32:2
من این مطلب را پسندیدم
|