• جایگاه و اهمیت شب قدر
موضوع: شهادت امیرالمومنین علیه السلام + شب قدر
کلمات کليدي: اهمیت، جایگاه، شب قدر
چنان که درک شب قدر، کاری است مشکل، بیان جایگاه و «قدر» شب قدر عملی است دشوار که تنها راه یافتگان به آن شب عزیز می توانند واقعیت و حقیقت آن را بیان دارند، چراکه قرآن به پیامبر صلی الله و علیه و آله خدا فرمود: «و ما ادراک ما لیلة القدر: و تو چه دانی شب قدر چیست؟»
در وصف آن همین بس که «خیر من الف شهر: از هزار ماه برتر است» و مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است، از جمله:
1. نزول قرآن:
نزول جامع ترین، کامل ترین و ماندگارترین کتاب الهی برعظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود می گوید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القران: ماه [مبارک] رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است.» (1) اما در چه شبی از شبهای آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان می کند که «انا انزلناه فی لیلة مبارکة: به راستی، آن [قرآن] را در شبی پربرکت نازل کردیم.» (2) و این شب مبارک را در سوره قدر مشخص فرموده که «انا انزلناه فی لیلة القدر: به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» (3) پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن می افزاید. این نکته را هم اضافه کنیم که این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی که آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.
2. تقدیر امور:
در نام گذاری شب قدر بیان های مختلفی وارد شده است: برخی آن را به معنای شبی با عظمت و بزرگ «لیلة العظمة» (4) گرفته اند، چرا که قدر در قرآن به معنای منزلت و بزرگی خداوند آمده، در آیه ای می خوانیم: «ما قدروا الله حق قدره: قدر ندانستند [و نشناختند] خدا را آنگونه که حق عظمت او بود.» (5)
«قدر» به معنای تقدیر و اندازه گیری و تنظیم است. این معنی را هم لغت تایید می کند و هم قرآن و روایات. راغب اصفهانی می گوید: «شب قدر یعنی شبی که [خداوند] برای [تنظیم و تعیین] امور مخصوصی آن را آماده [و مقرر] نموده است.» (6) و قرآن کریم می فرماید: در آن شب «یفرق کل امر حکی: هرکاری بر طبق حکمت [خداوند] جدا [و تعیین و تنظیم] می گردد» (7)
و امام صادق علیه السّلام فرمود: «التقدیر فی لیلة القدر تسعة عشر، والابرام فی لیلة احدی و عشرین و الامضاء فی لیلة ثلاث و عشرین: تقدیر امور [و سرنوشت ها] در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا [ی آن] در شب بیست و سوم [صورت می گیرد].» (8) و امام هشتم علیه السّلام فرمود: «... یقدر فیها ما یکون فی السنة من خیر او شر او مضرة او منفعة او رزق او اجل و لذلک سمیت لیلة القدر: در آن شب [قدر آنچه که در سال واقع می شود، تقدیر و اندازه گیری می شود، از نیکی و بدی و زیان و سود و روزی و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر شب اندازه گیری] نامیده شده است.» (9)
و طبق روایات فراوانی (10) سرنوشت افراد برای سال بعد، مانند: رزق و روزی، مرگ و میرها، خوشی و ناخوشی ها، حج رفتن و حوادث دیگر زندگی، براساس استعدادها و لیاقت ها، رقم می خورد، و این تقدیر حکیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیاری» به وجود نمی آورد. می توان بین تمام اقوال این گونه جمع کرد که در این شب با عظمت و بزرگ، با فرود ملائکه آسمانی، تقدیرات یک سال مشخص و بر قلب حجت زمان علیه السّلام عرضه می شود.
3. سند امامت:
شب قدر بزرگ ترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانی، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقای آن دانسته اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهل بیت علیهم السلام شمرده شده است که به برخی روایات اشاره می شود:
از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمود: علی علیه السّلام زیاد می فرمود: هیچ گاه تیمی و عدوی (ابوبکر و عمر) خدمت پیامبر صلی الله و علیه و آله جمع نشدند مگر آنکه آن حضرت [سوره] انا انزلناه... را با خشوع و گریه می خواند، سپس آن دو عرض می کردند چقدر رقت شما نسبت به این سوره شدید است. پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله می فرمود: به جهت آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده است و به جهت آنچه دل این شخص [یعنی علی علیه السّلام] پس از من خواهد دید. آن دو می گفتند: مگر شما چه دیده ای و او چه می بیند؟
فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای آن دو نوشت «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر: ملائکه و روح در آن شب با اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می شوند.» آن گاه می فرمود: آیا بعد از «کل امر: تمام امرها» که خداوند می فرماید، چیزی باقی خواهد ماند؟ می گفتند: نه. سپس حضرت می فرمود: آیا می دانید آن کسی که هر امری بر او نازل می شود کیست؟ می گفتند: تو هستی ای رسول خدا! آن گاه می فرمود: بله [ولی] آیا شب قدر بعد از من هم ادامه دارد؟ می گفتند: بله. می فرمود: آیا [در شب های قدر] بعد از من هم آن امر نازل می شود؟ می گفتند: بله. سپس می فرمود: بر چه کسی؟ می گفتند: نمی دانیم. سپس آن حضرت از سر من [علی] می گرفت (و دست را روی سر من قرار می داد) و می فرمود: اگر نمی دانید بدانید، آن شخص پس از من این مرد است.
فرمود: پس آن گاه آن دو نفر همیشه این گونه بودند که شب قدر را بعد از پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله به سبب هراسی که بر دل آن دو می افتاد، می شناختند.» (11)
و در جای دیگر امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: «به حقیقت شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در آن شب نازل می شود و به راستی برای آن امر صاحبان امری است. عرضه شد آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: «انا و احد عشر من صلبی ائمة محدثون: من و یازده [امام] از نسل من که [همه] امامانی محدث می باشند [که ملائکه را نمی بینند ولی صدای آنها را می شنوند]» (12)
و در برخی روایات آمده که خود ولایت امیرالمؤمنین و ائمه علیهم السّلام جزء تقدیرات آن شب است (13) و دستور داده اند که با مخالفان برای اثبات امامت و بقای آن و زنده بودن مهدی علیه السّلام به شب قدر استدلال کنید. (14) آری، بقای شب قدر دلیل محکمی است بر بقای امامت و بقای امامت اقتضا می کند حیات و زنده بودن مهدی علیه السّلام را که خود نشانه حیات مذهب پیشتاز و همیشه در صحنه تشیع است. لذا اسلام اصیل و قرآن تا ابد زنده است.
4. بخشش گناهان:
یکی دیگر از ویژگی های شب قدر بخشش گناهان و عفو عاصیان و مجرمان است، لذا باید تلاش نمود تا این فیض عظمای الهی شامل حال انسان شود. وای به حال انسانی که در شب قدر مورد غفران الهی قرار نگیرد، چنان که پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله می فرمود: «من ادرک لیلة القدر فلم یغفر له فابعده الله: کسی که شب قدر را درک کند، پس بخشیده نشود [و مورد حمت بی پایان الهی واقع نشود] پس خدا او را [از رحمت خویش] دور می سازد.» (15)
لذا باید تلاش مضاعف نمود تا غفران الهی در این شب بخشش گناهان شامل حال انسان گردد.
پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله می فرمود: «من قام لیلة القدر ایمانا واحتسابا، غفر له ما تقدم من ذنبه: کسی که در شب قدر به پاخیزد [و آن شب را] از روی ایمان و محاسبه [و اخلاص بیدار باشد،] گناهان گذشته اش بخشوده می شود» (16)
در بحارالانوار در ذیل این روایت اضافه شده: «من صلی لیلة القدر ایمانا و احتسابا غفر الله ما تقدم من ذنبه: هرکس در شب قدر، از روی ایمان و محاسبه [و اخلاص] نماز گذارد، خداوند گناهان گذشته او را می بخشد.» (17)
-------------------------------------------------------
1) بقره: 185
2) دخان: 3
3) قدر: 1
4) مجمع البیان، ج 1، ص 518
5) حج: 74
6) المفردات فی غریب القرآن، ص 395
7) دخان: 4
8) وسائل الشیعه، ج 7، ص 259؛ تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 627؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 487
9) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 116
10) ر.ک: تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 631؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 486؛ بحارالانوار، ج 94، ص 141
11) اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، ج 1، صص 363-364
12) اثباة الهداة، ج 2، ص 256، بحارالانوار (همان)، ج 94، ص 15
13) همان، ص 18
14) اصول کافی (همان)، ج 1، ص 353 - 362 - 364
15) بحارالانوار (همان)، ج 94، ص 80
16) وسائل الشیعه، ج 10، ص 358
17) بحارالانوار، ج 93، ص 366
پدید آورنده: جواد خرمی (با تصرّف)
نوشته شده توسط ویژه نامه در روز يکشنبه 1391/5/15 ساعت 14:19
من این مطلب را پسندیدم
|