• پیامک شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام
موضوع: شهادت امیرالمومنین علیه السلام + شب قدر
کلمات کليدي: اس ام اس، امام علی، امیرالمومنین، پیامک، شهادت
داني زچه رو ديده ما مي گريد در ماتم شاه اوليا مي گريد تنها ز غمش اهل زمين گريان نيست عيسي بفلک از اين عزا مي گريد شد کشته به محراب عبادت حيدر هر ديده به حال مرتضي مي گريد بـا گفتن "قد قتل" ز جبريل امين در خلد برين خير نساء مي گريد
به شهر کوفه در محراب طاعت علي شد کشته در حال عبادت ز پـور ملجم مردود کافر به خون شد غوطه ور ساقي کوثر
در برج ولامهر جهان تاب علي(ع) است در شهر علوم نبي باب علي(ع) است از اول خلقت بشر تا امروز مظلوم ترين شهيد محراب علي(ع) است
با آن که اميد همه هستي تو علي(ع) بر عرش خدا قائمه هستي تو علي(ع) آن قدر غريبي که خدا مي داند مظلوم تر از فاطمه(س) هستي تو علي(ع)
امشب اين دل ياد مولا مي کند ليله القـدر است و احيا مي کند بشنو اي گـوش دل ها بي صدا نغمه فـزت و رب الکعبه را
امشب سر مهربان نخلي خم شد در کيسه نان به جاي خرما غم شد در خانه ي دور بيوه اي شيون کرد همبازي کودک يتيمي گم شد
اي کاش علي شويم و عالي باشيم هم سفره کاسه سفالي باشيم چون سکه به دست کودکي برق زنيم نان آور سفره هاي خالي باشي
خورشيد چراغکي ز رخساره علي ست مه نقطه کوچکي ز پرگار علي ست هرکس که فرستد به محمد(ص) صلوات همسايه ديوار به ديوار علي ست شهادت مولا علي را تسليت عرض مي کنم
محراب کوفه امشب در موج خون نشسته يا عرش کبريا را سقف و ستون شکسته سجاده گشته رنگين از خون سرور دين يا خاتم النبيين، يا خاتم النبيين از تيغ کينه امشب فرقي دو نيم گرديد رفت آن يتيم پرور، عالم يتيم گرديد
به جز از علي (ع) که گويد به پسر که قاتل من چو اسير توست اکنون، به اسير کن مدارا
امشب، شب ناله در فراق پدري مهربان است که غير از چاه و نخل و ماه، کسي گريه اش را نديده بود. پدري دل سوز که با آه همه کودکان يتيم، شريک بود و غصه هاي همه را بر جان خود هموار مي کرد، ولي کسي از غربت او و دردهاي دلش، با خاري در چشم و استخواني در گلو، خبر نداشت.
به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را به خدا علي نبيند به نماز جز خدا را به نماز آخرينش چه گذشت من ندانم که نداي دعوت آمد شه ملک لافتي را همه اهل بيت عصمت زسرا برون دويدند ابتا و واعليا بنمود پر فضا را
طبيبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زينب دخترم را ببند آن گونه زخمم را که در قبر نبيند فاطمه زخم سرم را در و ديوار مسجد هست شاهد که من گفتم اذان آخرم را وداع زندگي را گفتم آن روز که زد در کوچه قنفذ همسرم را
امام علي(ع)، بي کرانه ترين شکوه خلقت است که تا ابد، تلألؤ نورش روشنايي بخش هستي است.
دعا بدون علي قابل اجابت نيست که مهر اصل اجابت به هر دعاست علي(ع) بزن تو دست توسل به دامن مولا که در جامعه را بهترين دواست علي(ع)
چون نامه جرم ما به هم پيچيدند بردند به ديوان عمل سنجيدند بيش ازهمگان گناه ما بود ولي ما را به محبت علي(ع) بخشيدند.
ز مردم دل بکن ياد خدا کن خدا را وقت تنهايي صدا کن در آن حالت که اشکت مي چکد گرم غنيمت دان و ما را هم دعا کن
چون تيغ ستم فرق على را بشکافت خورشيد سراسيمه ز مشرق بشتافت خوناب شفق ز چشم خون پالا ريخت چون کاسه چشمِ چشم حق پرخون يافت
دروازه شهر علم بستند امشب نظم دو جهان ز هم گسستند امشب بر سر نزنى چرا که با تيغ ستم فرق سر مرتضى شکستند امشب
در مسجد کوفه شير مست افتاده در پيش خدا، خداپرست افتاده غلطيده به خون خود على در محراب ارکان وجود را شکست افتاده
از چيست بُوَد مسجد کوفه خاموش آواز على دگر نيايد بر گوش از ضربت تيغ زهرآگين مولا افتاده به محراب عبادت مدهوش
امامى گشت شهره عالم عبادتش دلجويى از ستمزدگان بود عادتش در کعبه شد تولد و در سجده شد شهيد نازم به آن ولادت و بر آن شهادتش
بايد ز قلب ظلمت شب کسب نور کرد وز کسب نور ديده خفاش کور کرد از بهر درک قدرت پروردگار خويش بايد کتاب وصف على را مرور کرد
در ظلمت شب نور جلى را کشتند سرچشمه فيض ازلى را کشتند جبريل امين گفت به آواز جلى از فرط عدالتش على را کشتند
پيچيد به کوفه اين خبر در رمضان شد شام غم على سحر در رمضان هنگام سجود شد دوتا فرق على يعنى که دونيمه شد قمر در رمضان
ريخت بر دامن محراب ز فرق سر او آنچه اندوخته از خون جگر کرد على گرچه در هر نفسى بود على را معراج غوطه در خون زد و معراج دگر کرد على
نوشته شده توسط ویژه نامه در روز يکشنبه 1391/5/15 ساعت 14:41
من این مطلب را پسندیدم
|