• عزل فرماندهان و واکنش معاویه
موضوع: [9] دوران حکومت امیرالمومنین
کلمات کليدي: عثمان بن حنیف، قيس بن سعد
شروع عزل فرماندهان توسط امیرالمومنین*
یکی از مهم ترین تصمیمات سیاسی امیرالمومنین علیه السلام،عزل فرماندهان ناشایستی بود که از دوران خلیفه سوم به جا مانده و اموال بيت المال را در مقاصد خاص سياسي خود مصرف ميکردند يا آن را به خود و فرزندانشان اختصاص ميدادند.
امام در آغاز سال 36 هجري اشخاص برجسته و صالحي را براي حکومت در اقطار بزرگ اسلامي تعيين کرد. عثمان بن حنيف را به بصره، عمار بن شهاب را به کوفه،عبيدالله بن عباس را به يمن، قيس بن سعد را به مصر و سهل بن حنيف را به شام اعزام کرد و همگي، جز سهل بن حنيف که از نيمه راه برگشت، با موفقيت کامل به حوزههاي فرمانداري خود وارد شدند و زمام کار را به دست گرفتند [1] .
این کار حضرت طبیعتا مخالفت های شدیدی در برخی اقشار سطحی نگر و همچنین بازخورد های بدی از جانب برخی از سیاستمداران داشت. مغيرة بن شعبه، که يکي از سياستمداران چهارگانهي عرب بود، وقتي از تصميم علي (ع) آگاه شد به خانهي امام رفت و با وي محرمانه به مذاکره پرداخت و گفت:مصلحت اين است که فرمانداران عثمان را يک سال در مقام خود ابقاء کني و هنگامي که از مردم براي تو بيعت گرفتند و فرمانروايي تو بر قلمرو امپراتوري اسلامي، از خاور تا باختر، مسلم گرديد و کاملاً بر اوضاع مملکت مسلط شدي، آن گاه هر کس را خواستي عزل کن و هرکس را خواستي بر مقام خود باقي بگذار. امام در پاسخ او گفت :"به خدا سوگند من در دينم مداهنه نميکنم و امور مملکت را به دست افراد پست نميسپارم."
این پیشنهاد چند بار دیگر نیز به امام شد که ایشان نپذیرفت.در خصوص علت آن و این که آیا تصمیم ایشان ناشی از تقوای سیاسی بوده یا اینکه علاوه بر آن اقتضای سیاسی نیز حکم به همین امر می کرده، تحلیل های بسیاری توسط برخی مورخین انجام شده است.
سوء استفاده معاویه از قتل عثمان
بزرگترين فرصت و حربهاي که معاويه داشت خون عثمان بود. اگر او در همان روزهاي نخست از اين فرصت استفاده نميکرد ديگر نميتوانست اين حربه را به کار ببرد.
معاويه پيراهن خونين خليفه را همراه با انگشتان نائله همسر عثمان، که هنگام دفاع از شوهرش قطع شده بود، از بالاي منبر شام آويخته بود تا شاميان را به خونخواهي عثمان، که به ادعاي معاويه به تحريک علی(ع) کشته شده بود، وادار کند. اگر او در همان روزهاي نخست به دعوت علي(ع) پاسخ مثبت ميگفت ديگر نميتوانست ريختن خون عثمان را به حساب امام بنويسد و مظلوميت عثمان را بر ضد آن حضرت عنوان کند. قتل عثمان تنها فرصت تاريخي بود که معاويه ميتوانست از آن به عنوان حربهي برنده بر ضد علي(ع) استفاده کند و اعمال اين حربه در صورتي امکان پذير بود که دعوت علي(ع) را نپذيرد و الا با بيعت او با امام، پيشوايي علي(ع) تثبيت و خون عثمان نيز لوث ميشد و فرصت ازدست ميرفت.
تدبیر معاویه برای به دست آوردن حکومت
معاویه مدت هاقبل از قتل خلیفه سوم،در فکر تصرف حکومت بود.او با برنامه ریزی حساب شده و پی گیری سیاست های خود برای تصاحب حکومت مقدمه چینی می کرد.
از اين رو، حتي پس از آگاهي ازمحاصرهي خانهي خليفه به وسيلهي انقلابيون، او را کمک نکرد تا هرچه زودتر سايهي عثمان از سرش کوتاه شود و او به آرزوي خود برسد.
تاريخ به روشني گواهي ميدهد که خليفهي وقت از معاويه استمداد کرد، ولي او با کمال آگاهي از وضع او به ياريش نشتافت.
اميرمؤمنان در يکي از نامههاي خود به معاويه مينويسد:
«تو در آن روز عثمان را کمک کردي که کمک کردن به نفع تو بود، و در آن روز او را خوار و ذليل کردي که کمک کردن تنها به نفع او بود» [2] .
ابنعباس در نامهي خود به معاويه مينويسد: «به خدا سوگند، تو مترصد مرگ عثمان بودي و نابودي او را ميخواستي و مردم را از ياري او بازداشتي. نامه و استمداد و استغاثهي او به تو رسيد، ولي به آن اعتنا نکردي، در حالي که ميدانستي مردم او را تا نکشند رها نخواهند کرد. او کشته شد، در حالي که تو آن را خواستي. اگر عثمان مظلوم کشته شد، بزرگترين ستمگر تو بودي» [3] .
جریان علم کردن پیراهن عثمان از جمله غائله های مهم آن برهه ی زمانی به شمار می رود.در مطلب بعدی به شرح این جریان خواهیم پرداخت.
-------------------------------------
*با تصرف و تلخیص از کتاب فروغ ولایت استاد سبحانی
[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 161.
[2] نهج البلاغه، نامهي 37.
[3] شرح نهج البلاغهي ابنابيالحديد، ج 4، ص 58. نوشته شده توسط حسینی در روز دوشنبه 1390/5/17 ساعت 11:36
من این مطلب را پسندیدم
|