• [جمل] شتر عایشه
موضوع: جنگ های دوران حکومت
کلمات کليدي: الحق، امام زمان، جمل، حسن
در حالی که امام امیرالمومنین علیه السلام،در روز جمل پرچم را به دست فرزند خود محمد حنفيه سپرد و او را با جملاتي ،تهییج کرده و به سوی میدان روانه کرد،جنگ آغاز شد.
حمله ی جانانه سپاه امیرالمومنین
امام با گروهی از مهاجرين و انصار ،در حالي که حسن و حسين علیهما السلام اطراف او را احاطه کرده بودند، خواست به سوي سپاه دشمن حمله برد. پرچم را به دست فرزندش محمد حنفيه داد و فرمان پيشروي صادر کرد و گفت: به اندازهاي پيش برو که آن را بر چشم جمل فرو کني! فرزند امام آهنگ پيشروي کرد، ولي رگبار تير او را از پيشروي بازداشت. او لحظاتي توقف کرد تا فشار تيرباران فروکش نمود. در اين هنگام امام مجدداً به فرزند خود فرمان حمله داد، اما چون از جانب او درنگي احساس کرد به حال او رقت آورد و پرچم را از او گرفت و در حالي که شمشير در دست راست و پرچم در دست چپ او قرار داشت، خود حمله را آغاز کرد و تا قلب لشکر پيش رفت.سپس براي اصلاح شمشير خود، که کج شده بود، به سوي يارانش بازگشت.
ياران امام، مانند عمار و مالک و حسن و حسين، به او گفتند: ما کار حمله را صورت ميدهيم، شما در اينجا توقف کنيد. امام به آنان پاسخ نگفت و نگاهي هم نکرد، بلکه چون شير ميغريد و تمام توجه او به سپاه دشمن بود و کسي را در کنار خود نميديد. آن گاه پرچم را دو مرتبه به فرزند خود داد و حملهي ديگري آغاز نمود و به قلب لشکر فرو رفت و هر کس را در برابر خود ديد درو کرد. دشمن از پيش روي او فرار ميکرد و به اطراف پناه ميبرد. در اين حمله، امام به اندازهاي کشت که زمين را با خون دشمن رنگين ساخت.
سپس برگشت در حالي که شمشير او کج شده بود که آن را با فشار بر زانوان راست کرد. در اين هنگام ياران او در اطرافش گردآمدند و او را به خدا سوگند دادند که مبادا شخصاً حمله کند زيرا کشته شدن او موجب نابودي اسلام خواهد شد و افزودند که ما براي تو هستيم. امام فرمود:
"من براي خدا نبرد ميکنم و خواهان رضاي او هستم."
سپس به فرزند خود محمد حنفيه فرمود: بنگر، اين چنين حمله ميکنند ! محمد گفت: چه کسي ميتواند کار تو را انجام دهد اي امير مؤمنان!
شتر عایشه
بیشترین تلاش ناکثان صرف سرپا نگاه داشتن شتر عایشه که در واقع نماد مقاومت لشکرشان بود،می شد.سپاه امام بارها به سمت شتر عایشه حمله بردند،و هر بار تعدادی از آن دفاع می کردند،تا جایی که نقل کرده اند حدود هفتاد نفر در این راه دست خود را از دست دادند. [1]
در این هنگام امام فریاد زد:
"واي بر شما! شتر عايشه را پی کنيد[یعنی پایش را قطع کنید] که آن شيطان است. پی کنيد آن را و گرنه عرب نابود ميشود. شمشيرها پيوسته در حال فرا رفتن و فرود آمدن خواهند بود تا اين شتر بر پا باشد." [2]
این جا بود که با این جمله و فرمان امیر مبنی بر احاطه شتر، شرایط طوری رقم خورد تا با تسلط بر شتر عایشه،شرایط برای پیروزی لشکر مهیّا گردید.
------------------------------------
[1] شرح نهجالبلاغهي ابنابيالحديد، ج 1، ص 265.
[2] شرح نهجالبلاغهي ابنابيالحديد، ج 1، ص 267 تا 257. نوشته شده توسط گروه زندگینامه در روز جمعه 1390/7/29 ساعت 10:27
من این مطلب را پسندیدم
|